عنوان مقاله :
دلالت هاي نظريه كنشگر شبكه در سياست گذاري فرهنگي: تعامل تكنولوژي و انسان در سياست گذاري
پديد آورندگان :
هاشميان، محمدحسين دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام , انواري، محمدرضا دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام
كليدواژه :
كنشگر شبكه , لاتور , سياست گذاري فرهنگي , تكنولوژي , انسان
چكيده فارسي :
نظريه هاي فرهنگي نقش به سزايي در فرآيند سياست گذاري فرهنگي دارند. از جمله نظريه هاي متاخر كه خاستگاه فرانسوي دارد، نظريه كنشگر- شبكه برونو لاتور است. اين نظريه با رد دوگانه عامليت- ساختار، شبكه اي از كنشگران ناهمجنس را مطرح مي كند و به عامليت انسان، طبيعت و تكنولوژي در كنار هم معتقد است. ساختار مقاله از دو بخش اصلي تشكيل شده است. ابتدا بهمرور اجمالي مفاهيم و اصول مهم نظريه مي پردازد و در قسمت دوم با استفاده از روش «دلالت پژوهي» و رويكرد برايشي، با مراجعه به آثار مكتوب پيرامون اين نظريه، دلالت هايي كه اين نظريه در سياست گذاري دارد، استخراج شده است. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد، اين نظريه با رد ذات گرايي و ابزارگرايي نسبت به تكنولوژي، از عامليت تكنولوژي «به همراه» انسان دفاع مي كند و معتقد است اتوريته در دست هيچ كدام (انسان و تكنولوژي) نيست. ناگهان ظهوري و غيرخطي بودن نظام خط مشي، توجه به سياست هاي متكثر به جاي تمركز بر سياست واحد، جايگزيني شبكه كنشگران ناهمجنس به جاي كنشگر انساني و ارزيابي مستمر سياست ها به دليل ترجمه و پيوند دائمي شبكه ها به يكديگر از دلالت هاي ديگر اين نظريه در سياست گذاري است.
عنوان نشريه :
دين و سياست فرهنگي