رابطه وسواس فكري با فرسودگي تحصيلي در دانشجويان پزشكي عمومي دانشگاه علوم پزشكي مازندران

مقدمه و هدف: عوامل متعددي عملكرد تحصيلي دانشجويان را تحت تأثير قرار مي دهند كه برخي موجب بهبود عملكرد تحصيلي شده و برخي باعث تضعيف عملكرد تحصيلي مي گردند. در اين ارتباط، مطالعه حاضر به منظور تعيين رابطه بين وسواس فكري و فرسودگي تحصيلي در بين دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي مازندران انجام شد. روش كار: پژوهش حاضر به صورت توصيفي تحليلي انجام شد. جامعه آماري پژوهش را دانشجويان پزشكي عمومي تشكيل دادند كه از ميان آن ها 285 نفر به شيوه تصادفي ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوري داده ها با استفاده از پرسشنامه هاي وسواس فكري هوكسما و مارو و فرسودگي تحصيلي برسو انجام شد و داده ها به شيوه همبستگي تحليل گرديدند. يافته ها: يافته ها حاكي از آن بودند كه بين وسواس فكري و فرسودگي تحصيلي در هر دو گروه دختران و پسران رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. در اين مطالعه مقدار ضريب همبستگي بين وسواس فكري و فرسودگي تحصيلي در دختران و پسران به ترتيب (0/335r=sig)، (0/000=) و (0/250=)، (0/012sig=r) به دست آمد. علاوه براين، نتايج نشان دادند كه وسواس فكري (3/339=f) و سال هاي تحصيل (3/683=f) بر فرسودگي تحصيلي دانشجويان اثرگذار هستند؛ اما تأثير وسواس فكري بر فرسودگي تحصيلي دانشجويان براساس سال تحصيلي متفاوت نبود. نتيجه گيري: نتايج نشان دادند كه بين وسواس فكري و فرسودگي تحصيلي رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. در حقيقت، از آنجايي كه دانشجويان پزشكي با استرس هاي فراوان، ساعات كار طولاني و سال هاي تحصيل طولاني مواجه هستند، زمينه براي وسواس فكري و به دنبال آن فرسودگي تحصيلي مهيا مي شود.