ارزيابي كيفيت خدمات آموزشي از ديدگاه دانشجويان دانشكده علوم پزشكي آبادان

Quality of Educational Services from Students’ Viewpoint at Abadan Faculty of Medical Sciences

به منظور توسعه يك سيستم آموزشي، ارزيابي كيفيت خدمات آموزشي از طرف متقاضيان آن داراي اهميت بسزايي است. لذا اين مطالعه با هدف بررسي كيفيت خدمات آموزشي ارائه شده از ديدگاه گيرندگان خدمات آموزشي با تمركز بردانشجويان علوم پزشكي آبادان در سال 1397 انجام شد. اين مطالعه توصيفي در سال 1397 بر روي 236 دانشجوي دانشكده علوم پزشكي آبادان انجام شد. افراد به روش نمونه گيري چند مرحله اي انتخاب شدند و به دو پرسش نامه مشخصات دموگرافيك و سروكوال پاسخ دادند. آناليز داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون هاي آماري توصيفي و استنباطي(كاي اسكوئر، t مستقل، آناليز واريانس) انجام شد. بيش ترين و كم ترين ميانگين نمره ادراك به ترتيب در بعد اطمينان (3.08±0.81) و در بعد فيزيكي(2.88±1.06)بود. اين شكاف در تمامي ابعاد پنج گانه كيفيت خدمات آموزشي وجود دارد. بيش ترين و كم ترين ميانگين نمره شكاف به ترتيب در بعد همدلي (1.28±1.12-) و در بعد اطمينان (0.96±1.13-) بود. اختلاف آماري معناداري از نظر ميانگين نمره شكاف در ابعاد پاسخگويي، همدلي و تضمين در بين دانشجويان سال اول و دوم و دانشجويان سال سوم و بالاتر با (P <0.05). وجود داشت. ميانگين نمره شكاف پاسخگويي و همدلي در بين سه گروه تحصيلي اختلاف آماري معناداري (P <0.05).داشت. بر اساس نتايج اين تحقيق، به منظور بهبود و توسعه سيستم آموزشي به ويژه در بعد همدلي، پيشنهاد مي شود همه دست اندركاران امر آموزش به ويژه مسوولان توجه بيش تري به انتظارات دانشجويان داشته باشند و خدمات دانشگاه را با توجه به نيازهاي دانشجويان و رضايت مندي آن ها بهبود بخشند.

Abstract: In order to achieve educational goals, it is really important to assess educational services by clients. The purpose of this study was to evaluate the quality of educational services from the viewpoint of students at Abadan faculty of medical siences. This descriptive study was conducted on 236 students that those participants were selected by multistage sampling method and responded to demographic and SERVQUAL questionnaires. The highest and lowest mean scores of perception were in reliability (3.08±0.81) and tangible (2.88±1.06) dimensions, respectively. As a concequence, there was a gap quality in five dimensions that showed a statistically significant difference in the mean score of the gap in responsiveness, empathy, and assurance between the first and second year, and third-year students and above (P <0.05). The mean score of the gap between responsiveness and empathy among the three majors had a significant difference (P <0.05). According to the results of this research and identify the weaknesses and strengths of the mentioned educational system, getting advance in the quality of educational services especially in the dimension of empathy is a prority requirement. It is suggested that all involved in education especially authorities pay more attention to students' expectations and improve university services tailored to students' needs and their satisfaction.