عنوان مقاله :
«مدارس هوشمند: از ادراكات رايج تا آرمان نظام آموزشي» (نگاهي به طرح هوشمند سازي مدارس در تهران با رويكرد انتقادي هابرماس و با استفاده از چهارچوب مفهومي مدارس هوشمند مكگيلكرست)
پديد آورندگان :
عبداللهي ارفع ، محمد دانشگاه فردوسي مشهد , شعباني وركي ، بختيار دانشگاه فردوسي مشهد , جاويدي كلاته جعفرآبادي ، طاهره دانشگاه فردوسي مشهد , مسعودي ، جهانگير دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
هوشمندسازي مدارس , فناوري آموزشي , سند تحوّل بنيادين آموزش و پرورش , نظريه انتقادي هابرماس
چكيده فارسي :
اصلاحات در يك نظام آموزشي عموماً با چالشها و مشكلات مختلفي روبهرو خواهد بود؛ براي رفع آن مشكلات لازم است منتقدان به ياري دستاندكاران آن جريان اصلاحي آمده و با نگاه نقادانه راه را براي مجريان هموار نمايند. جريان موسوم به طرح هوشمندسازي مدارس نيز از اين قاعده مستثني نبوده و با مشكلاتي در اجرا از جمله تعارض با اهداف سند تحول آموزش و پرورش درگير است و هدف اين پژوهش واكاوي اين تعارضات با الهام از روش انتقادي هابرماس و با تكيه بر واقعيت هاي مستخرج از مصاحبه با مسؤولان و مجريان اين طرح ميباشد. در اين پژوهش تلاش شده است به اين پرسش پاسخ داده شود كه چگونه ميتوان با الهام از ديدگاه هابرماس در رابطه با فناوري، زمينه هاي بروز اين تعارض ها را تحليل كرد، راهي براي غلبه بر آنها يافت و از تبديل شدن فناوري به عاملي مسلط براي تعيين هذف هاي آموزش و پرورش جلوگيري كرد. براي دستيابي به اين هدف از مصاحبه ساخت نايافته به منظور شناسايي وضع موجود و از تحليل اسنادي و استنتاجي براي بررسي سند تحول بنيادين آموزش و پرورش ايران و ديدگاه هاي هابرماس در باره فناوري استفاده شده است. يافتههاي حاصل از اين پژوهش حكايت از آن دارد كه تعارضاتي در طرح هوشمندسازي مدارس، در سه حوزهي كارايي نظام آموزشي،عدالت و تربيت عمومي وجود دارد. با استناج از مواضع هابرماس ضمن تصريح خاستگاه اين تعارضات و تبيين ماهيت سلطه گر فناوري راهبرد رهايي از اين سلطه استفاده از رويكرد مكگيل كرست در ساختار مدارس هوشمند پيشنهاد شده است.
عنوان نشريه :
انديشه هاي نوين تربيتي