عنوان مقاله :
اثر تراكم بوته و مصرف منفرد و تلفيقي كودهاي آلي و شيميايي بر عملكرد بذر و موسيلاژ در گياه دارويي اسفرزه (Plantago ovata Forssk.)
پديد آورندگان :
خاوري ، ميثم دانشگاه بيرجند - دانشكده كشاورزي - گروه زراعت و اصلاح نباتات , بهداني ، محمدعلي دانشگاه بيرجند - دانشكده كشاورزي - گروه زراعت و اصلاح نباتات , فلاحي ، حميدرضا دانشگاه بيرجند - دانشكده كشاورزي - گروه زراعت و اصلاح نباتات
كليدواژه :
تعداد سنبله , فاكتور تورم , كشاورزي پايدار , وزن هزار دانه
چكيده فارسي :
اسفرزه (Plantago ovata Forssk.) يكي از گياهان دارويي مهم بهشمار مي رود كه بهدليل طول دوره رشد نسبتاً كوتاه و نياز آبي كم، با مناطق خشك و كم باران سازگاري مناسبي دارد. اين آزمايش بهمنظور بررسي اثر تراكم بوته و مصرف منفرد و تلفيقي كود هاي دامي و شيميايي بر عملكرد و اجزاء عملكرد گياه دارويي اسفرزه، در سال زراعي 96-1395 به صورت فاكتوريل در قالب طرح پايه بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي سرايان (دانشگاه بيرجند) اجرا شد. تيمارهاي كودي شامل مصرف منفرد (40 تن در هكتار كود دامي و 40 كيلوگرم در هكتار كود شيميايي از منبع كود كامل NPK) و تلفيقي (40 تن كود دامي + 20 كيلوگرم كود شيميايي و 20 تن كود دامي +40 كيلوگرم در هكتار كود شيميايي) منابع كودي بودند كه در سه سطح تراكمي (20، 40 و 60 بوته در مترمربع) مورد ارزيابي قرار گرفتند. انتخاب تيمارهاي كودي با توجه به نتايج آزمايشات قبلي بر روي اسفرزه و نيز محتواي عناصر غذايي موجود در خاك محل اجراي آزمايش صورت گرفت. صفات اندازه گيري شده شامل تعداد سنبله، وزن سنبله، طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملكرد بذر، درصد موسيلاژ، فاكتور تورم بذر و ميزان تورم بودند. نتايج نشان داد كه در بين صفات مورد ارزيابي تنها اثر ساده مصرف منابع كودي بر عملكرد بذر و عملكرد موسيلاژ و اثر ساده تراكم بوته بر عملكرد بذر معني دار بود. با افزايش تراكم كاشت، عملكرد بذر افزايش يافت، بهطوري كه مقدار اين شاخص براي تراكم هاي 20، 40 و 60 بوته در مترمربع به ترتيب 459، 504 و 673 كيلوگرم در هكتار بود. مصرف تمامي منابع كودي ميزان عملكرد بذر را كاهش داد. با اين وجود بهدليل افزايش نسبيِ درصد موسيلاژ، ميزان عملكرد موسيلاژ در تيمار مصرف همزمان 40 كيلوگرم كود شيميايي + 20 تن در هكتار كود گاوي حدود 15 درصد بيشتر از تيمار عدم مصرف كود بود. با توجه به اينكه صفات مربوط به عملكرد و اجزاء عملكرد اسفرزه از مصرف منابع كودي اثر نپذيرفتند، مي توان بيان داشت كه نياز غذايي اسفرزه پايين است. بنابراين، به نظر مي رسد مصرف منابع كودي در زراعتِ قبلي در طي تناوب و فراهميِ باقي مانده كودهاي آلي براي اسفرزه مي تواند بهعنوان راهكار پايدار براي تأمين نياز غذايي اين گياه مدنظرقرار داده شود. اگرچه خاك محل انجام آزمايش از نظر عناصر غذايي غني نبود، با توجه به زيست توده كم اين گياه احتمالاً سطوح كودي مورد استفاده در اين آزمايش، بيش از نياز غذايي اسفرزه بوده است.
عنوان نشريه :
بوم شناسي كشاورزي