عنوان مقاله :
بررسي رابطۀ طرحوارههاي ناسازگار اوليه با كيفيت زندگي زندانيان(مددجويان) زن شهر تهران
پديد آورندگان :
ابراهيمي قوام ، صغري دانشگاه علامه طباطبايي , خسروي ، علياكبر دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز , حيدري ، فاطمه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز
كليدواژه :
طرحوارههاي ناسازگار اوليه , كيفيت زندگي , زنداني زن , ندامتگاه
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: طرحوارههاي ناسازگار اوليه، الگوهاي هيجاني و باورهاي عميقي كه احساس فرد را دربارۀ خود شكل ميدهند، بهعنوان يك عامل رواني در بررسي كيفيت زندگي مددجويان زن مورد بررسي قرارگرفته است. هدف از اين پژوهش، بررسي رابطۀ طرحوارههاي ناسازگار اوليه باكيفيت زندگي مددجويان زن شهر تهران است.روش: از ميان جامعۀ مددجويان زن شهر تهران در ندامتگاه شهر ري در سال 1394، تعداد 153 نفر بهعنوان نمونه، با روش نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند. با بررسي برخي ويژگيهاي جمعيت شناختي و با استفاده از پرسشنامههاي فرم كوتاه، طرحوارههاي يانگ (SQ-SF) و كيفيت زندگي (SF-36)، اطلاعات موردنياز جمعآوري و با استفاده از آزمون همبستگي پيرسون و رگرسيون چند متغيره، روابط موجود ميان متغيرهاي پژوهش با استفاده از نرمافزار spss بررسي و سهم هر يك از حوزههاي طرحواره بر كيفيت زندگي مددجويان مشخص شد.يافتهها: نتايج نشان داد، طرحوارههاي حوزههاي قطع ارتباط و طرد به ميزان 54/0، خودگرداني و عملكرد مختل به ميزان 44/0، محدوديتهاي مختل به ميزان 26/0، دگر جهتمندي به ميزان 21/0 و گوش بزنگي و بازداري بيشازحد به ميزان 26/0، با كيفيت زندگي در بعد رواني همبستگي و رابطۀ معنادار معكوس و منفي دارد. بين طرحوارههاي حوزۀ دگر جهتمندي و گوش بزنگي و بازداري بيش از حد با بعد جسماني كيفيت زندگي رابطۀ معنادار آماري مشاهده نشد.نتيجهگيري: با گسترش سطح طرحوارههاي ناسازگار در ميان مددجويان زن، كيفيت زندگي آنها بهويژه بعد رواني كاهش مييابد. لذا با تمركز بر روي طرحوارهها و تلاش براي بهبود آنها و گسترش احساس مثبت فرد نسبت به خود و محيط، ميتوان كيفيت زندگي آنها را بهبود بخشيد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي انتظامي - اجتماعي زنان و خانواده