عنوان مقاله :
تبيين مفهوم تداوم يا فرسايش حاكميت دولت ملّي
پديد آورندگان :
نصرتي ، حميدرضا دانشگاه خوارزمي , محمدي ، حميدرضا دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
حاكميت , دولت ملّي , دولت جهاني , واقع گرايان , تحول گرايان , جهان گرايان
چكيده فارسي :
دولتها همواره به دنبال تثبيت حاكميت خود در قلمرو خاصي جهت تأمين امنيت ملّي خويش بودند كه در چهارچوب مرزهاي سياسي تعريف مي شد و ابعاد و محدوده آن مشخص و قابل ترسيم بود؛ اما اين حاكميت با ظهور دوره پستمدرن كه با برجسته شدن هويت هاي محلي و سازمانهاي غيردولتي و شركتهاي جهاني و چندمليتي و سازمانهاي فراملي و بين المللي همراه است، از حالت متمركز خود خارج شده است و به دو صورت جهاني و محلي در عرصه جهان، نمود مي يابد. در اين شرايط، سازگاري و هماهنگي دولت با اين دو مقوله، ادامه حيات و بقاي حاكميتها را تضمين خواهد كرد. لذا، مقاله حاضر به بررسي و تبيين مفهوم تداوم يا فرسايش حاكميت دولت ملّي در نظام ژئوپليتيك جهاني مي پردازد. پرسش اصلي اين است كه آيا گستره مفهومي حاكميت دولت ملّي تداوم و يا دچار تحول و فرسايش خواهد شد؟ يا زمينه براي تحول دولت ملّي به عنوان بازيگر جديد جهاني (دولت جهاني) فراهم آمده است. بر اين اساس، براي پاسخ به سؤال تحقيق، 3 نگرش مورد مطالعه قرار گرفته است. اين 3 نگرش عبارتند از: معتقدين به تداوم حاكميت و بقاي دولت ملّي، معتقدين به ايجاد كاركردهاي جديد براي دولت ملّي و طرفداران اضمحلال و فرسايش حاكميت دولت ملّي؛ بنابراين، اين مقاله با بررسي اين 3 نگرش فرضيه خود را حول محور اين ادعا سازمان مي دهد كه به رغم همه فشارها و محدوديت هايي كه در عملكرد حاكميت دولتهاي ملّي ايجاد شده است، اما اين محدوديتها نتوانسته است حاكميت ملي كشورها را از بين ببرد، ولي توانسته است گستره مفهومي و قلمرويي حاكميت ملي را دچار تحول سازد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي جغرافياي سياسي