مطالعه تطبيقي بودجه بندي عملكرد در ايران و كشورهاي توسعه يافته (مطالعه موردي: كشور كانادا)

امروزه به دليل پيچيدگي هاي فزاينده محيطي و وجود متغييرهاي بي شمار و مؤثر در فرايند تصميم گيري مديران و نياز به كاهش هزينه هاي جاري دولت، موضوع افزايش بهره وري، كانون توجه كليه سازمان هاي دولتي قرار گرفته و بنابر قانون برنامه چهارم توسعه، بودجه بندي بر مبناي عملكرد به شدت مورد توجه دولت و ساير سازمان ها قرار گرفته است. در بودجه بندي بر مبناي عملكرد طبقه بندي عمليات به نحوي است كه هدف ها شفاف تر بيان مي شوند، ارزيابي بودجه آسان تر بوده و در روش هزينه يابي آن ارتباط بين داده و ستانده مورد توجه قرار مي گيرد. مهم ترين هدف نظام بودجه بندي بر مبناي عملكرد، اصلاح نظام مديريت بخش عمومي و افزايش اثربخشي مخارج اين بخش است. اين مطالعه در سه بخش كلي ارائه شده است: بخش اول، مباني نظري بودجه بندي بر مبناي عملكرد و پيشينه پژوهش را بيان مي كند. در بخش دوم، مفهوم بودجه بندي عملكرد و همچنين بودجه بندي بر مبناي عملكرد به ترتيب در كشور كانادا و ايران ارائه مي شود و در بخش سوم، اقدامات انجام شده در خصوص بودجه بندي عملكرد و پيشنهاد در خصوص اجراي آن ارائه مي شود.