عنوان مقاله :
بررسي اثر بخشي درمان شناختي – رفتاري مبتني بر الگوي بك بر نشانگان باليني و رضايت از زندگي بيماران مبتلا به افسردگي اساسي
عنوان به زبان ديگر :
The Effectiveness of Cognitive-Behavioral Therapy based on Beck’s Pattern on Clinical Syndrome and Life Satisfaction in Patients with Major Depression
پديد آورندگان :
سرابندي، حسن دانشگاه آزاد اسلامي نيشابور , توزنده جاني، حسن دانشگاه آزاد اسلامي نيشابور - دانشكده علوم انساني - گروه علوم تربيتي , نجات، حميد دانشگاه آزاد اسلامي قوچان - گروه مشاوره و روانشناسي
كليدواژه :
اثر بخشي درمان شناختي - رفتاري , نشانگان باليني , رضايت از زندگي , افسردگي
چكيده فارسي :
اين مطالعه با هدف بررسي اثر بخشي درمان شناختي-رفتاري مبتني بر الگوي بك بر نشانگان باليني و رضايت از زندگي بيماران مبتلا به افسردگي اساسي انجام شد.
روش كار
اين مطالعه كارآزمايي باليني تصادفي شده بر روي 24 نفر از بيماران داراي افسردگي اساسي انجام شد. بيماران به صورت تصادفي بلوكي در دو گروه درمان شناختي رفتاري و كنترل تقسيم شدند. درمان شناختي - رفتاري مبتني بر الگوي بك در دوازده جلسه نود دقيقهاي و دو بار در هفته برگزار شد و گروه كنترل تحت هيچ گونه آموزشي قرار نگرفت. جهت اندازه گيري افسردگي و رضايت از زندگي به ترتيب از پرسشنامه هاي بك و دينر قبل، بعد و دو ماه بعد از مداخله استفاده گرديد. آناليز آماري با استفاده از نرم افزار SPSS-21 صورت گرفت.
يافته ها
در كل 24 نفر معيارهاي ورود به مطالعه را دارا بودند كه در هر گروه 12 نفر به طور تصادفي قرار گرفتند. فراواني مردها در گروه درمان و كنترل به ترتيب 50/0 و 33/3 درصد بود. ميزان افسردگي و رضايت از زندگي بين دو گروه، بعد از مداخله و دوماه بعد تفاوت آماري معني داري داشت (P<0/05). نتايج آزمون Repeated measure نشان داد در گروه درمان شناختي رفتاري از نظر افسردگي و رضايت از زندگي رابطه معني داري در طول زمان وجود دارد.
نتيجهگيري
نتايج اين مطالعه نشان داد درمان شناختي رفتاري تاثير مثبتي بر افسردگي و رضايت از زندگي در بيماران داراي افسردگي اساسي دارد.
چكيده لاتين :
The aim of this study was to evaluate the effectiveness of Cognitive-behavioral therapy based on Beck’s pattern on clinical syndrome and life satisfaction in patients with major depression Methods: This randomized clinical trial was performed on 24 patients with depression. Patients were randomly assigned into two groups of cognitive-behavioral therapy and control. Cognitive-behavioral therapy based on Beck’s pattern was conducted in twelve nine-minute sessions twice a week, and the control group was not trained in any kind of training. Beck & Diener questionnaires were used respectively before, after and two months after the intervention to diagnose depression and life satisfaction. Statistical analysis was performed using SPSS-21 software. Results: A total of 24 patient had inclusion criteria that twelve patient were randomly assigned to each group. The frequency of men in the treatment and control group was 50.0% and 33.3%, respectively. In related to depression and life satisfaction, the results of T-test showed a significant difference between the two groups after the intervention and two months later (P-value<0.05). The results repeated measure showed that in the cognitive-behavioral group there is a significant relationship in related to depression and life satisfaction over time. Conclusions: The results of this study showed that cognitive-behavioral therapy has a positive effect on depression and life satisfaction in patients with major depression.
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي خراسان شمالي