بعد شناسي اثربخشي برنامه ي درسي آموزش پزشكي: دروني، بيروني و نهادي

برنامه درسي آموزش پزشكي، بهعنوان نقشهي يادگيري، قاعدتاً بايستي به تغيير رفتار و ايجاد مجموعه اي ازدانش، تفكر، نگرش، ارزش و مهارتها در فراگيران منجر گردد. توانمندسازي دانشگاه براي پويش معنادار و سازنده درآيندهاي متحول و متغير، مستلزم طراحي و اجراي برنامه هاي درسي اثربخش ميباشد تا از اين طريق، تحولي اساسي در نظامآموزشي بهطور خاص و نظام اجتماعي بهطور عام ايجاد گردد. با درك اهميت اثربخشي برنامهي درسي آموزش پزشكي جهتتحقق اهداف غايي، رسالت و چشمانداز دانشگاههاي علوم پزشكي و نظر به جامعيت رويكرد سه بعدي دروني، بيروني و نهادياثربخشي و قابليت كاربردي آن جهت سنجش اثربخشي برنامهي درسي آموزش پزشكي، مطالعهي حاضر به بررسي ابعادسهگانهي اثربخشي در برنامهي درسي آموزش پزشكي با نگاهي بين رشتهاي پرداخته است. توجه به اثربخشي برنامه يدرسي از سه بعد دروني، بيروني و نهادي ميتواند چارچوب منسجمي در جهت تحقق اهداف اساسي برنامههاي درسي دردانشگاههاي علوم پزشكي فراهم سازد. اين مطالعه نشان ميدهد كه ايجاد تعادل و انسجام بين عوامل دروني )اثربخشيدروني( و هماهنگي و تعادل بين برنامهي درسي قصد شده، اجرا شده و كسب شده در ارتباط با محيط پيرامون و همچنينبرقراري ارتباط مناسب با محيط پويا و متغير )اثربخشي بيروني( و در پي آن تحقق رسالتها و مطلوبيتهاي اساسي برنامه يدرسي آموزش پزشكي )اثربخشي نهادي( در تعامل با همديگر، ضرورتي تام دارد.