تأثير آموزش مبتني بر يادگيري در حد تسلط بر پيشرفت ‌تحصيلي و نگرش دانشجويان روانشناسي نسبت به درس آمار

اين پژوهش تأثير آموزش براي يادگيري در حد تسلط و مقايسه آن با روش‌هاي رايج بر پيشرفت ‌تحصيلي و نگرش نسبت به آمار است. پژوهش از نوع نيمه آزمايشي با طرح پيش‌آزمون پس‌آزمون با گروه كنترل و جامعه آماري شامل كليه دانشجويان روان‌شناسي است. از طريق روش نمونه‌گيري تصادفي خوشه‌اي چندمرحله‌اي نمونه‌اي به حجم 44 نفر انتخاب شد و به طور تصادفي 24 نفر در گروه كنترل و 20 نفر در گروه آزمايش قرار گرفتند. ابتدا نمرات پيش‌آزمون آزمودني‌ها از طريق آزمون آمار استنباطي و مقياس نگرش به آمار (اسچوا و همكاران، 1995) سنجيده شد. سپس در طول 10 جلسه گروه آزمايش از طريق روش آموزش براي يادگيري در حد تسلط و گروه كنترل از طريق روش‌هاي رايج تكاليف درس آمار را فرا ‌گرفتند. در پايان نمرات پس‌آزمون از هر دو گروه به دست آمد. آزمون t مستقل و مانكوا نشان داد ميانگين پيشرفت در آمار و مؤلفه‌هاي نگرش نسبت به آمار در گروه آزمايش به طور معني‌داري از گروه كنترل بيشتر است. دانشجويان گروه آزمايش با در اختيار داشتن تكاليفي با ساختار سلسله مراتبي ضمن مسلط‌ شدن به يادگيري‌هاي پيش‌نياز از آموزشي بهره‌مند مي‌شدند كه كيفيت آموزش متناسب با ويژگي‌هاي فردي آنان بود.