بررسي وضعيت شناختي در بيماران مبتلا به گليوم نيم كره غالب مغز در بيمارستان سينا در سال 1397

Cognitive Function in Patients with Dominant Hemisphere Glioma in Sina Hospital in 2018

اختلال شناختي در حال حاضر به عنوان يك علائم شايع در بيماران مبتلا به گليوم شناخته شده است كه اين اختلال مي تواند به علت خود تومور يا عوارض ناشي از اقدامات درماني باشد. همچنين با پيشرفت روش هاي درماني گليوم و افزايش ميزان بقاي بيماران، كيفيت زندگي و وضعيت شناختي به عنوان يك هدف درماني مطرح شده اند. اين مطالعه با هدف بررسي شيوع اختلالات شناختي قبل و بعد از جراحي در بيماران مبتلا به گليوم نواحي غالب (Eloquent)مغزي طراحي شده است. مواد و روش ها اين مطالعه به صورت طولي - تحليلي بر روي 30 بيمار مبتلا به گليوم نيم كره غالب مغز كه در سال 1397 در بيمارستان سينا تحت درمان جراحي برداشتن تومور قرار گرفتند، اجرا شده است. قبل از عمل و بعد از عمل به فواصل 0 و 3 و 6 ماه مورد ارزيابي عملكرد شناختي توسط آزمون شناختي آدنبروك (ACE) قرار گرفتند. معني داري اختلاف ميانگين و روند تغييرات وضعيت شناختي بيماران توسط آناليز مدل هاي آميخته مورد بررسي قرار گرفت. يافته ها قبل از جراحي، ميانگين نمره عملكرد شناختي بيماران 2/74±78/16 بود و 3/83% از بيماران از درجاتي از اختلال شناختي رنج مي بردند. با انجام جراحي افت مختصري در عملكرد شناختي بيماران مشاهده شد و ميانگين نمره عملكرد شناختي بيماران به 17/64±2/18 كاهش يافت. اما اين افت عملكرد شناختي معني دار نبود. با گذشت 3 ماه از جراحي بهبود در وضعيت شناختي بيماران مشاهده شد و ميانگين نمره عملكرد شناختي بيماران به 74±61/16 افزايش يافت. با ادامه روند بهبودي، در بررسي 6 ماه پس از جراحي ميانگين نمره عملكرد شناختي بيماران به 76/82±9/12 رسيد كه اين ميزان تفاوت معني داري با وضعيت عملكرد شناختي بيماران بلافاصله بعد از عمل جراحي دارد. نتيجه گيري در بررسي هاي قبل از جراحي، تعداد زيادي از بيماران دچار اختلال عملكرد در حيطه هاي مختلف عملكرد شناختي بودند و اختلال شناختي به عنوان يكي از علائم برجسته تومور مغزي گليوم مطرح است. بلافاصله بعد از جراحي شاهد افت مختصر در عملكرد شناختي بيماران بوديم، اين افت اما معني دار نبود. بعد از جراحي سير بهبود بيماران آغاز شد به صورتي كه در پيگيري 3 ماهه شاهد بهبود در حيطه هاي مختلف عملكرد شناختي بوديم، اما اين بهبود نيز كمتر از حد معني داري بود. با گذشت زمان و ادامه روند بهبودي، در پيگيري 6 ماهه باز هم افزايش عملكرد شناختي بيماران را شاهد بوديم كه اين بهبود نسبت به زمان بعد از جراحي معني دار گزارش شد. هرچند ميانگين عملكرد شناختي بيماران در 6 ماه بعد از جراحي از زمان قبل از جراحي نيز بالاتر بود، اما اين بهبود عملكرد معني دار گزارش نشد. مطالعات بيشتر با حجم نمونه بالاتر در اين زمينه توصيه مي شود.

Introduction & Objective Glioma is a kind of CNS tumor, originated from glial cells. CNS diseases can present with Sensory-Motor, Cognitive or psychological dysfunctions. Dysfunction in sensory-motor domain can be measured with standard physical examination and Para clinics, but evaluating dysfunction in cognitive and psychological domains are usually more complicated. Materials & Methods 30 patients with dominant hemisphere gliomas, operated in Sina hospital were assessed in this study. They were undergone cognitive examination with Addenbrooke’s Cognitive Examination (ACE) pre operatively, post operatively and 3 and6 months after surgery. Results Before Surgery, mean cognitive function mark before surgery was 74.2±16.78. Just post operatively mean cognitive function mark slightly <font>drop</font>ped to 64.17±18.2 but this <font>drop</font> wasn’t statistically meaningful. 3 months after surgery, patients’ cognitive function got better and reached 74±16.61 and 6 months after surgery, mean cognitive function mark in patients, reached 82.76±12.9. This improvement at 6 months after surgery in comparison to just post-operative status was statistically significant. Conclusions In pre-operative assessment, 83.3% of patients have some degrees of cognitive dysfunction. This makes cognitive dysfunction, a significant sign of gliomas. Although post operatively we observed a slight decline in cognitive function, but in 6 months, most patients significantly recovered.