ارائه چارچوب ادراكي براي نهادينه كردن شايسته گزيني مديران

هدف اين پژوهش ارائه چارچوب ادراكي براي نهادينه كردن شايسته گزيني مديران در بانك ملي ايران بود. روش پژوهش از نظر هدف كاربردي و از نظر نوع داده آميخته (كيفي و كمي) از نوع اكتشافي؛ برحسب روش گرداوري داده‌ها، توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري بخش كيفي پژوهش شامل نخبگان و متخصصان مرتبط با امور بانكي بودند كه با استفاده از روش نمونه‌گيري هدفمند و اصل اشباع 10 نفر به‌عنوان حجم نمونه انتخاب شد. گروه دوم از جامعۀ آماري اين پژوهش، شامل كليه مديران بانك ملي ايران در كشور به تعداد 3766 نفر بود كه با استفاده از روش نمونه‌گيري تصادفي طبقه‌اي و انتخاب حجم نمونه در مدلسازي معادلات ساختاري 384 نفر به‌عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در اين پژوهش به‌منظور گردآوري داده‌ها از روش كتابخانه‌اي، مصاحبه نيمه ساختار يافته (بخش كيفي) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش كمي) استفاده شد. به‌منظور بررسي روايي پرسشنامه نيز از روايي صوري، محتوا و سازه استفاده شد و به‌منظور محاسبه پايايي آن نيز از ضريب آلفاي كرونباخ (دانش (0.862)، مهارت (812)، عامل فردي و ادراكي (858) و عامل سازماني (0.812)) و پايايي تركيبي استفاده شد كه نتايج بيانگر روا و پايا بودن پرسشنامه محقق ساخته بود. براي تحليل داده‌هاي كيفي پژوهش از روش تحليل محتوا (كد گذاري) استفاده شد. در بخش كمّي نيز از روش‌هاي آمار توصيفي و استنباطي (مدل‌سازي معادلات ساختاري و تحليل عاملي اكتشافي) و با استفاده از نرم‌افزارهاي SpssV22، LisrelV8.8 و Smart PLS2 استفاده شد. نتايج نشان داد كه مؤلفه‌هاي مؤثر بر شايسته گزيني مديران بانك ملي عبارت‌اند از دانش، مهارت، عوامل فردي و ادراكي و عوامل سازماني؛ با توجه به مؤلفه‌هاي پژوهش مدلي ارائه شد كه برازش مطلوبي داشتند؛ اولويت بندي عوامل مؤثر بر شايسته گزيني مديران بانك ملي نشان داد به ترتيب دانش مديران (0.498)، عوامل فردي و ادراكي (شخصيتي) (0.332)؛ عوامل سازماني (0.253) و مهارت مديران بانك ملي (0.169) اولويت اول تا چهارم را به خود اختصاص دادند.