برجسته سازي هاي زباني در مجموعۀ شعري حطب أخضر ابراهيم نصرالله؛ با تكيه بر مؤلفه هاي فراهنجاري

تلاش براي ارائۀ اثري كم نظير، بارزترين شاخصۀ ابراهيم نصرالله است كه خوانشگر را با خود همراه ساخته و به تأمل در اشعاري وا مي دارد كه بن مايه آن را فلسطين تشكيل مي دهد؛ گريز از هنجار يكي از ابزارهايي است كه وي آگاهانه براي دست يابي به اين هدف به كار بسته است. اين پژوهش، با تكيه بر فراهنجارهاي زباني كه همان خارج شدن از قواعد حاكم بر زبان معيار است، به بررسي مجموعه شعر «حطب أخضر» ابراهيم نصرالله مي پردازد تا به اين مهم دست يابد كه بهره گيري از شگرد هنري و فراهنجارهاي زباني، چگونه زبان شعري وي را در اين مجموعه متمايز ساخته است كه بتواند بسيار آگاهانه و در راستاي القاي انديشه ها وعواطف خود نسبت به مردم دردمند فلسطين آنرا بكار گيرد وهنرمندانه دردهاي آنها رابيان نمايد. بررسي حاكي از اين است كه ابراهيم نصرالله براي گريز از روزمرگي زبان متعارف، از انواع برجسته سازي بهره برده كه در اين ميان توجه چشمگير وي به مؤلفه هاي هنجارگريزي معنايي بر قدرت معناآفريني شاعر در ارائۀ انديشه ها و عواطف خويش نسبت به فلسطين تأكيد مي كند. تركيب هاي واژگاني تازه و بهره گيري از بعد ديداري نوشتار نيز بر ذهن خلاق وي در تجسم سازي معنا دلالت دارد و دراين راستا توانسته است مفاهيم موردنظر خود را با كاربرد ادبي عبارت به خوانشگر منتقل نمايد و در مجموعه «حطب أخضر» برجسته‌سازي و آفرينش معاني نو با تكيه بر ابزارهاي زباني به پويايي سخن و ارتقاي سطح ادبي انجاميده و ضمن طولاني ساختن زمان درك معنا توسط خوانشگر، ذهن او را از دريافت سطحي‌نگر دور و درگير كنكاشي ژرف براي درك لايه‌هاي زيرين معنا مي‌سازد كه در اين راستا هنجارگريزي معنايي نقش سازنده‌تري ايفا مي‌كند و در نهايت به تأثيرگذاري بيشتر بر خوانشگر مي‌انجامد.