عنوان مقاله :
آميزش مفهوميِ «مرگ» در نمونههايي از شعر جاهلي؛براساس نظريه آميختگي مفهومي با الگوي چهار فضايي فوكونيه و ترنر
پديد آورندگان :
حاجي قاسمي ، فرزانه دانشگاه اصفهان , عابدي جزيني ، مهدي دانشگاه اصفهان - گروه زبان و ادبيات عربي
كليدواژه :
نقد ادبي , زبانشناسي شناختي , فضاي ذهني , فوكونيه , ترنر , تحليل شعر جاهلي
چكيده فارسي :
تصويرسازي مفاهيم ذهني در قالب پديده هاي عيني، به ويژه تجلي مفهوم «مرگ» به صورت ملموس، در قصايد شاعران دوران جاهلي بسيار به چشم مي آيد. از همين رو، پژوهش حاضر، هدف خود را برآن گذاشته است تا با استناد به نظريۀ «چهار الگوي فضاي ذهني» فوكونيه و ترنر، براي پاسخ گويي به اين پرسش چگونگي تصويرسازي و آفرينش آميزه هاي مفهومي «مرگ» در دوران جاهلي، به بررسي و تحليل ابيات مرتبط با اين موضوع نزد شعراي اين عصر (عنتره بن شداد، زهير بن أبيسلمي، أميه بن أبي الصّلت و أبو ذؤيب هذلي) بپردازد و طبق اصول نظريۀ معناشناسي شناختي مذكور، ميزان خيالبرانگيزي آنها را از نظر زبانشناسي، مورد ارزيابي قرار دهد. نتائج به دست آمده بيانگر آن است كه برخي مفاهيم آفريدهشده در ابيات، به يك الگوي آميختگي، محدود نمي شود؛ بلكه نيازمند الگوهاي آميزشي بيشتري است. اين امر به ذهن شاعر بازميگردد كه با انتخاب واژگان و چنينش آن، تصاوير متعّددي را از يك تركيب ميآفريند و آميزه مفهوميِ نويني را سبب ميشود. شبكه هاي معنايي به دست آمده در ابيات منتخب منحصر به شبكه تك حوزه اي (استعاره مفهومي) در دو حالت با ميزان خلاقيت متوسط و شبكه دوحوزه اي در چهار حالت، باداشتن بيشترين ميزان خيال پردازي، شد. آميختگي مفاهيم ذهني در شبكه هاي معناشناختي پيشرفته، گواه از ذهن خلاق شاعر جاهلي دارد كه با مددجستن از محيط پيرامون خويش توانسته است فضاي پويا و تازه اي را ميان واژگان ايجاد كند. باتوجه به پايه بررسي هاي زبان شناسي شناختي، چيدمان واژگان و آميزش آن در تراكيب، توانايي شاعر را به عرصۀ نمايش ميگذارد،و كاربست آميزه هاي مفهومي، اين امكان را به خواننده مي دهد تا با نگاهي نو مؤلفه هاي شناختي را در اشعار جاهلي دريابد و به دنبال آن خوانش گسترده تري از مفاهيم مطرح شده داشته باشد.