عنوان مقاله :
بررسي تأثير 8 هفته تمرينات دايرهاي شديد بر سطوح سرمي عامل مغذي عصبي مشتق از مغز و آيريزين و وزن بدن در زنان سالمند داراي سندرم متابوليك
عنوان به زبان ديگر :
STUDYING THE EFFECT OF 8 WEEKS OF HICT ON SERUM LEVELS OF BDNF and IRISIN and BODY WEIGHT IN ELDERLY WOMEN WITH METABOLIC SYNDROME
پديد آورندگان :
نورالهي، زهرا دانشگاه لرستان - دانشكده ي ادبيات و علوم انساني - گروه علوم ورزشي , ولي پور ده نو، وحيد دانشگاه لرستان - دانشكده ي ادبيات و علوم انساني - گروه علوم ورزشي , اسلامي، رسول دانشگاه علامه طباطبايي - دانشكده ي تربيت بدني و علوم ورزشي - گروه فيزيولوژي ورزشي
كليدواژه :
زنان سالمند , سندرم متابوليك , آيريزين , BDNF
چكيده فارسي :
مقدمه: فعاليت جسماني از طريق افزايش مصرف انرژي و در نتيجه كاهش چربيهاي بدن محركي مؤثر براي بهبود تندرستي سالمندان داراي سندرم متابوليك است. هدف از پژوهش حاضر بررسي تأثير 8 هفته تمرينات دايرهاي شديد بر سطوح سرمي BDNF و آيريزين و وزن بدن در زنان سالمند داراي سندرم متابوليك در خرمآباد بود.
روشها: در اين مطالعهي نيمه تجربي، تعداد 18 زن سالمند (سن: 6/17±71/00 سال، وزن: 9/18±62/22 كيلوگرم، قد: 3/27±153/67 سانتيمتر) داراي سندرم متابوليك بهطور داوطلبانه شركت كردند. آزمودنيها ضمن انجام امور روزمرهي خود در يك پروتكل 8 هفتهاي تمرين دايرهاي با شدت بالا شركت كردند كه 3 جلسه در هفته اجراء ميشد. 24 ساعت قبل از اجراي پروتكل تمريني و 48 ساعت پس از اتمام پروتكل تمريني نمونهي خوني توسط كارشناس آزمايشگاه از آزمودنيها در حالت ناشتا بين ساعت 7 و 30 دقيقه تا 8 گرفته شد. براي اندازهگيري سطوح سرمي BDNF و آيريزين از كيتهاي الايزا استفاده شد. براي تجزيه و تحليل دادهها از آزمون t همبسته استفاده شد و سطح معنيداري 0/05>P در نظر گرفته شد.
يافتهها: نتايج افزايش معنيدار سطوح استراحتي سرمي 0/001=BDNF (P و آيريزين (0/033=P) و كاهش معنادار وزن بدن (0/001=P) در مقايسه با مقادير پيش آزمون در زنان سالمند داراي سندرم متابوليك را نشان داد.نتيجهگيري: تمرينات دايرهاي شديد در زنان سالمند داراي سندرم متابوليك غلظتهاي سرمي BDNF و آيريزين را افزايش ميدهد و احتمالاً افزايش اين دو عامل ميتواند اثرات مفيدي بر نيمرخ ليپيدي و در نهايت وزن بدن اين افراد داشته باشد.
چكيده لاتين :
Background: Physical activity is an effective stimulant for improving the health of elderly people with
metabolic syndrome by increasing energy consumption and thus reducing body fat. The purpose of this study
was to investigate the effect of 8 weeks of high intensity circuit training (HICT) on serum BDNF and Irisin
levels and body weight in elderly women with metabolic syndrome in Khorramabad city.
Methods: In this semi-experimental study, 18 females (age 71.00 ± 6.17 years; weight 62.22 ± 9.18 kg; height
153.67 ± 3.27 cm) with metabolic syndrome voluntarily participated. During their daily routine, the subjects
participated in an 8-week HICT protocol that performed 3 sessions per week. 24 hours before the training
protocol and 48 hours after the training protocol, the fasting blood sample was taken by the laboratory expert
between 7:30 minutes to 8 hours. ELISA kits were used to measure serum levels of BDNF and Irisin. The
paired-Samples T test was used to identify any significant differences and statistical significance was set at p
< .05.
Results: The results showed a significant increase in serum BDNF (p = .001) and Irisin (p = .033) levels and
significant decrease in body weight (p = .001) in comparison with pre-test values in elderly women with
metabolic syndrome.
Conclusion: High intensity circuit training in elderly women with metabolic syndrome increases serum BDNF
and Irisin concentrations and possibly, the increase in these two factors can have beneficial effects on the lipid
profile and finally body weight of these individuals.
عنوان نشريه :
ديابت و متابوليسم ايران