شاخص هاي خلقي و درمان هاي روان شناختي، اثربخشي درمان بهزيستي بر شاخص تنظيم خلق منفي در وابستگان به مت آمفتامين، يك كارآزمايي مقدماتي

Mood indices and psychological treatments, the effectiveness of well-being therapy on the negative mood regulation scale in methamphetamine dependents, a pilot trial

مطالعات نشان مي دهد كه يكي از بنيان هاي شكل گيري اعتياد اضطراب مي باشد. شاخص اضطراب نه تنها در مراحل آغازين بلكه در فرايند لغزش و عود مصرف مولفه اي حائز اهميت تلقي مي گردد كه مي تواند پيامدهاي مطلوب درماني را با چالش مواجه سازد. يكي از ابعاد متاثر از اضطراب شاخص خلق مي باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير درمان گروهي بهزيستي بر شاخص تنظيم خلق منفي در زنان وابسته به مواد مت آمفتامين انجام شد. مطالعه حاضر در قالب طرحي نيمه آزمايشي با پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري با گروه كنترل انجام شد. بدين ترتيب در برهه زماني ارديبهشت ماه تا اسفند ماه 1394، بيست و دو زن واجد شرايط شركت در پژوهش پس از انجام غربالگري از ميان بيماران وابسته به مت آمفتامين مراجعه كننده به سه كلينيك ترك اعتياد شهر تهران با استفاده از نمونه گيري هدفمند انتخاب و به طور تصادفي به كمك نرم افزار اكسل در قالب دو گروه آزمايش و گواه تخصيص يافتند. پس از اخذ رضايت آگاهانه و احراز ملاك هاي شرك در پژوهش، همه شركت كنندگان توسط مصاحبه باليني ساختاريافته مورد مصاحبه قرار گرفتند و مقياس تنظيم خلق منفي را تكميل نمودند. گروه آزمايش به مدت 12 جلسه هفتگي تحت درمان گروهي بهزيستي قرار گرفت و گروه كنترل صرفا پذيراي درمان هاي روتين مركز بود. سپس، در سه مرحله پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري توسط پرسشنامه مذكور مورد ارزيابي قرار گرفتند. جهت تحليل داده ها از آزمون كاي اسكوئر و معادله برآورد تعميم يافته استفاده شد. يافته ها نشان داد كه بهزيستي درماني تاثير معنا داري بر بهبود شاخص تنظيم خلق منفي ايفا نمود (0.01>p). هرچند اين بهبود تا مرحله پيگيري حفظ نشد (0.05

Studies show that one of the foundations for the formation of addiction is anxiety. Anxiety index is considered to be an important component not only in the initial stages, but also in the process of slipping and recurrence, which is an important component that can challenge the desired therapeutic outcomes. One of the dimensions resulted from the addiction is anxiety. The purpose of this study was to investigate the effect of well-being group therapy on negative mood regulation scale in women dependent on methamphetamine. The present study was carried out in a semiexperimental design with pre-test, post-test and follow-up with the control group. Thus, during the period from May to March 2015, twenty two women eligible to participate in the study were selected after a post-screening from among methamphetamine dependent patients referred to three addiction treatment clinics in Tehran using purposely sampling and they were assigned in two groups of experiment and accidentally using Excel software. After obtaining informed consent and accepting participation criteria in the study, all participants were interviewed by structured clinical interview and completed the negative mood regulation scale. The experimental group was treated well-being therapy for 12 weekly sessions and the control group was merely received the routine treatments of the center. Then, they were evaluated in three stages of pretest, post-test and follow-up through the mentioned questionnaire. Chi-square test and generalized estimation equation were used to analyze the data. The results showed that the well-being therapy had a significant effect on the improvement of the negative mood regulation scale (p<0.01). However, this improvement was not maintained until follow-up stage (p >0.05). These findings, consistent with the research literature, suggest the efficacy of positive-oriented therapies on the regulation of mood indices. The results of this study can be helpful in evaluating and designing of therapeutic interventions and the prospect of future research in methamphetamine abusers.