تحليل ابردرخت ها (Supertrees) در خانواده مگس گيريان (Aves, Muscicapidae)

آرايه شناسان به منظور حل ابهامات آرايه شناختي در سطح فراگونه اي از روش ترسيم ابردرخت ها استفاده نموده تا با ادغام كردن درخت ها در مقياسي بزرگ به بازسازي روابط تبارزادي بپردازند. در اين مطالعه به منظور ادغام تمامي درخت هاي مولكولي موجود و ارائه روابط كامل تبارشناختي بين افراد خانواده مگس گيريان بر روي يك درخت واحد تبارشناختي، تمامي داده هاي موجود براي ژن هاي مختلف ميتوكندريايي و هسته اي در بانك ژن و نمونه هاي تعيين توالي شده در آزمايشگاه مولكولي دانشگاه فردوسي مشهد استفاده گرديد. در اين مطالعه ترسيم ابردرخت براساس ماتريس پارسيموني (MRP) و با استفاده از 15 درخت منبع براي 166 گونه پرنده از اعضاي خانواده مگس گيريان صورت پذيرفت. در ابردرخت ترسيم شده، دو كلاد اصلي ديده مي شود كه در مجموع حدود 82% از گره هاي اين ابردرخت داراي وضعيت حل شده هستند. بايد توجه داشت كه بيش از 80 درصد گره ها در اين ابردرخت داراي وضعيت حل شده هستند و نحوه قرارگيري كلادهاي اصلي مطابق با درخت هاي مولكولي مطالعات قبلي اعضاي اين خانواده در ژن هاي مختلف است. ابردرخت نهايي، نتيجه اي قطعي براي فرضيات روابط بين اعضاي خانواده مگس گيريان نيست، ولي قادر است روابط بين گروه ها را بر اساس مطالعات قبلي مولكولي تائيد كند. در واقع اين روش در كنار مطالعات آرايه شناختي مقايسه اي با استفاده از داده هاي اوليه حاصل از آناليزهاي مولكولي و ريخت شناسي مي تواند منتهي به ارائه مستدل و جامع ترين روابط آرايه شناختي گردد.