بررسي رابطه هويت اجتماعي و سبك فرزندپروري مادران شهر ايلام

خانواده نخستين هسته جامعه و از عوامل اصلي انتقال فرهنگ، انديشه، اخلاق، سنت و عواطف از نسلي به نسل ديگر است و ثمره اين نهاد فرزند است. براي به ثمر رسيدن فرزندان هر يك از پدر و مادر وظايفي را بر عهده دارند، در اين ميان بيشترين سهم در تربيت و تأثيرپذيري بر فرزندان را مادران بر عهده دارند؛ مادر از ابتدايي‌ترين مراحل پيدايش به عنوان مربي همراه انسان است. بنابراين سلامت رواني، جسماني، اجتماعي و هويت مادران براي تربيت فرزندان سالم لازم و ضروري است. به همين دليل در اين پژوهش به بررسي رابطه بين سبك فرزندپروري والدين و ابعاد هويت اجتماعي مادران شهر ايلام پرداخته شده است. در ابتدا مطالعه‌هاي انجام شده در اين حوزه مرور گرديدند، سپس بر اساس نظريه‌اي مبتني بر آراء گيدنز شش فرضيه ارائه شد. براي آزمون فرضيه‌ها 400 نفر از مادران شهر ايلام به شيوه نمونه‌گيري تصادفي چند مرحله‌اي انتخاب شدند. روش تحقيق اين مطالعه پيمايشي و با استفاده از پرسشنامه است. نتايج حاصل از آزمون اتا نشان‌دهنده همبستگي بين متغيرهاي ابعاد هويت اجتماعي و سبك فرزندپروري والدين است؛ از همه مهم‌تر همبستگي بين هويت اجتماعي مادران با سبك فرزندپروري مقتدرانه است. در واقع مادراني كه به هويت جنسي، ملي، قومي و گروهي تثبيت شده‌اي دست پيدا كرده‌اند شيوه تربيتي مقتدرانه كه سالم‌ترين شكل روابط خانوادگي است را براي تربيت فرزندان خود اعمال كرده‌اند. در مقابل بحران هويت مادران به انتخاب نامناسب‌ترين سبك فرزندپروري؛ يعني سبك فرزندپروري بي‌توجه منجر شده است.