عنوان مقاله :
بررسي جامعهشناختي نقش دين در جنبشهاي انقلابي 2011 عربي (مطالعات موردي: مصر و ليبي)
پديد آورندگان :
محمدي ، سميرا پژوهشكده امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي , مرشدي زاد ، علي دانشگاه شاهد
كليدواژه :
جنبشهاي انقلابي , دين , جامعهشناختي مصر , جامعهشناختي ليبي
چكيده فارسي :
انقلابها در بسترهاي متفاوت اجتماعي شكلميگيرند و عواملي متعدد در آن نقشدارند. عامل اجتماعي «دين» در وقوع انقلابها نقشي مهم ايفاميكند بهگونهايكه ادبيات سياسي مربوط به نظريهپردازي (تئوريپردازي) انقلابها را گسترشدادهاست. از نيمه دوم قرن بيستم تاكنون، جهان اسلام متشكل از كشورهاي عربي، شاهد بروز جنبشها اسلامگرايانه است كه بهصورت دومينويي، بيشتر كشورهاي اسلامي را فراگرفتهاست. يكي از مسائل چالشي مرتبط با جنبشهاي انقلابي جهان عرب كه محققان به آن توجهداشتهاند، نقش دين و جريانهاي ديني در اين جنبشهاست؛ دراينباره، دو ديدگاه متفاوت با عناوين «بيداري اسلامي» با رويكرد ديني و «بهار عربي» با رويكرد غيرديني در باب تحولهاي مربوط به كشورهاي عربي، مطرح است.پرسش اصلي تحقيق حاضر، اين است كه «نقش دين در روند شكلگيري جنبشهاي 2011 عربي چگونه بودهاست؟ و در مقايسه با ساير جريانهاي غيرديني در تحولات جهان عرب چه نقشيداشتهاست؟»؛ لذا براي بررسي نقش دين در جنبشهاي انقلابي عربي (مطالعه موردي: مصر و ليبي)، جايگاه آن در قالب يك دستگاه مفهومي متشكل از ايدئولوژي، رهبري و سازماندهي را بررسيميكنيم؛ لذا اين تحقيق با روش توصيفي تطبيقي انجامگرفتهاست. براساس يافتههاي اين پژوهش بهنتيجهرسيديم كه به دليل بستر خاص اجتماعي فرهنگي جوامع عربي، حضور دين و اسلامگرايان با مشي دموكراتيك را نميتوان در وقوع جنبشهاي عربي انكاركرد و ميتوان بهجرئت گفت كه دين بهعنوان يك عامل دستكم درجه دو(حداقل ثانوي) در كنار ساير جريانهاي غيرديني بهطورمهم نقشداشتهاست؛ درواقع اين نشانهها سياست «مابعد اسلامگرايي» را درخود دارند. سياستي كه درپي تلفيق آزادي با مذهب است و ميكوشد دولتي دموكراتيك را با جامعهاي مذهبي توأمانكند و زمينههاي افراطيگرايي را ازميانببرد كه اين امر، در تحولات و صبغه دموكراسيخواهي و تغييرهاي مدرن جوامع عربي ريشهدارد.
عنوان نشريه :
جامعهشناسي سياسي جهان اسلام