عنوان مقاله :
تحليل كهن الگوي «خويشتن» در منطق الطير عطار
پديد آورندگان :
غلامپورآهنگر كلايي ، ليلا دانشگاه آزاد اسلامي و احد رودهن - گروه زبان و ادبيات فارسي , طاووسي ، محمود دانشگاه آزاد اسلامي و احد رودهن - گروه زبان و ادبيات فارسي , اوجاق عليزاده ، شهين دانشگاه آزاد اسلامي و احد رودهن - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
سي مرغ , سيمرغ , عطار , ماندالا , كهن الگوي خويشتن , يونگ
چكيده فارسي :
يكي از مهم ترين كهن الگو هاي يونگ «خويشتن» است كه بيانگر يك نمونه خداگونه در آفرينش انسان است و رسيدن به اين نمونه خداگونه، غايت رشد او را نشان مي دهد. عطار با كمك مصداق هاي گوناگون كهن الگويي خويشتن در يك مسير ماندالايي از خود تا خود مثالي به بيان نهايت رشد و ادغام در تركيب عالي تري مي پردازد كه در عرفان به مقام فنا تعبير مي شود و يونگ آن را «حل شدن من در خويشتن» تعبير مي كند. عطار اين فنا را در افعال الهي مي داند ؛ زيرا سي مرغ تنها در فعل الهي (خويشتن) غرق شدند نه در ذات الهي، و يونگ آن را تكامل در ناخودآگاه فردي مي داند. يونگ مانند عطار معتقد است كه خويشتن (سيمرغ) هيچ گاه جاي خدا را نمي گيرد؛ گرچه ممكن است پيمانه فيض الهي باشد. گوناگوني نمودهاي كهن الگوي خويشتن در منطق الطير بيانگر آن است كه راه هاي معرفت بي شمار اما حقيقت يكي است و عطار اين انديشه فلسفي – عرفاني – روان شناختي را در نهايت ايجاز در تمثيل سي مرغ نمود سيمرغ تعبير نموده است كه سيمرغ «خويشتن يا صورت الهي» سي مرغ است كه بر اساس نظريه فرايند فرديت يونگ، سير تحول شخصيت سالكان از من (سي مرغ) به خويشتن (سيمرغ) تحقق يافته است.
عنوان نشريه :
جستارهاي ادبي