عنوان مقاله :
انسجام واژگاني در متن سوررئاليستي بوف كور برپايۀ نظريۀ هاليدي و حسن
پديد آورندگان :
عباسي ، محمود دانشگاه سيستان و بلوچستان , اويسي كهخا ، عبدالعلي دانشگاه سيستان و بلوچستان , ثواب ، فاطمه دانشگاه سيستان و بلوچستان
كليدواژه :
متن سوررئاليستي , بوف كور , نظريه هاليدي و حسن , انسجام واژگاني
چكيده فارسي :
انسجام متن از به هم پيوستن مجموعهاي از واژهها و جملاتي كه متضمّن معنا و پيام خاصي است، بهوجود ميآيد. نويسنده، دنياي واقع و فراواقع خود را در قالب متن منعكس ميكند و در اين انعكاس اگرچه از زمان فاصله ميگيرد، اما به مدد زبان و حفظ ارتباط بين عناصر دستوري و واژگاني، معنا را منتقل ميكند و متني منسجم ميآفريند. متن سوررئاليستي كه بازتابي از دنياي فراواقع است، به دليل هجوم واژگان ناشي از نگارش خودكار، چنين تصوري را در اذهان ايجاد ميكند كه دور از انسجام و پيوستگي است و ارتباط معنايي در اين متون گسسته مينمايد. اين پژوهش در پاسخ به اين مسأله كه آيا اين متون، با وجود زير پا گذاشتن زبان معيار و آزادي زبان و واژهها نگارش خودكار از انسجام واژگاني برخوردار هستند، به بررسي انسجام واژگاني داستان سوررئاليستي «بوف كور» صادق هدايت، بر پايۀ نظريۀ انسجام متن مايكل هاليدي و رقيه حسن ميپردازد. پس از تحليل و بررسي دادهها، اين نتيجه حاصل شد كه متن بوف كور، با 3282 گره انسجام واژگاني، از انسجام بالايي برخوردار است و نويسنده با بهرهمندي از عناصر انسجام واژگاني بهويژه عنصر تكرار و باهمآيي و ترادف توانستهاست، پيوندي ناگسستني ميان الفاظ و معاني ايجاد كند و به اين طريق انديشه و اميال دروني خود را در متن منعكس سازد.
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني