عنوان مقاله :
سبك شناسي انتقادي قصّه هاي عاميانۀ ايراني (ايدئولوژي نهفته در قصّه)
پديد آورندگان :
خراساني ، محبوبه دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجف آباد - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
سبك فكري , سبك شناسي انتقادي , ايدئولوژي , قصّه هاي عاميانه , فرهنگ.
چكيده فارسي :
قصّه، فراگيرترين شكل هنري است و متنوعترين انديشه ها هم در آن بازتاب مي يابد. در اين پژوهش به دليل ويژگي خاص قصه هاي عاميانه كه بيشتر محتوامحور هستند تا زبان محور، به روش تحليل محتوايي از منظر سبك شناسي انتقادي به ايدئولوژي حاكم بر قصّه ها پرداخته شده، پنج ايدئولوژي بُن شاخص در افسانه ها تحليل گرديده است. جامعه آماري اين تحقيق قصّه هاي عاميانه ايراني و نمونه گيري به روش تصادفي از افسانه هاي عاميانه انجام شده است. اين پژوهش در پي نشان دادن آن است كه خالقان افسانه ها چگونه به بيان انديشه هاي خود پرداخته اند و خوانندگان و شنوندگان قصّه تا چه حد تحت سيطرۀ ايدئولوژي حاكم بر اسطوره ها و افسانه ها قرار گرفته، ناخودآگاه رفتارهاي اجتماعيشان شكل ميگيرد. نتيجه اينكه، ايدئولوژي به صورت اعتراض شخصيتهاي قصّه به وضع موجود و بيان آرزوها و رؤياهاي آنها بازتاب مي يابد. ايدئولوژي بُن هاي استخراج شده در اين پژوهش عبارتند از: «ازدواج اوج آمال آدمي است» كه تلاش قهرمانان قصّه را براي رسيدن به اين كنش روايي نشان ميدهد؛ ايدئولوژي بُن «اينجا جاي من نيست و بايد به جايي بهتر رفت»، آرمان شهر قهرمان را به واسطۀ سفركردن ميسازد؛ تلاش براي حفظ مناسبات قدرت به ايدئولوژي بُن «حذف رقيب به هر قيمت» مينجامد؛ ايدئولوژي بُن «پذيرش ستم» كه از بن مايه هاي تربيتي و اساطيري سرچشمه ميگيرد و دست آخر اينكه، ايدئولوژي بُن «بخت تعيين كنندۀ سرنوشت است» به پذيرش راحتتر سختيها و بي عدالتيهاي دنيا كمك ميكند و در واقع توجيه تنبلي فردي و تفسير جبر زمانه ميتواند باشد.
عنوان نشريه :
سبك شناسي نظم و نثر فارسي (بهار ادب)