عنوان مقاله :
تاثير تمرين هوازي و مصرف گردو بر نسفاتين-1 و شاخص مقاومت انسوليني زنان ديابتي نوع دو
عنوان به زبان ديگر :
EFFECT OF AEROBIC TRAINING and WALNUT CONSUMPTION ON NESFATIN-1 and INSULIN RESISTANCE INDEX OF WOMEN TYPE 2 DIABETES
پديد آورندگان :
شفيع پور، زهرا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شرق - دانشكده ي علوم انساني - گروه تربيت بدني , دانشجو، عبدالرسول دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شرق - دانشكده ي علوم انساني - گروه تربيت بدني , حسيني، معصومه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شرق - دانشكده ي علوم انساني - گروه تربيت بدني
كليدواژه :
تمرين هوازي , گردو , نسفاتين 1 , ديابت نوع دو
چكيده فارسي :
هدف: نسفاتين-1 آديپوكايني است كه از بافت چربي ترشح شده و در سازوكار تنظيم عملكرد انسولين و متابوليسم گلوكز شركت دارد. هدف تحقيق حاضر بررسي تاثير تمرين هوازي و مصرف گردو بر نسفاتين-1 و شاخص مقاومت به انسولين زنان ديابتي نوع دو بود.
روشها: 40 نفر از زنان چاق40 تا 50 ساله ديابتي نوع دو پس ازهمگنسازي براساس تست بروس به روش نمونهگيري هدفمند انتخاب و بهطور تصادفي در چهار گروه تمرين، گردو، تمرين+گردو و كنترل قرار گرفتند (هر گروه 10 نفر). تمرين هوازي 8 هفته، سه جلسه در هفته بهمدت 16 دقيقه با 65 درصد ضربان قلب بيشينه در هفتهي اول بود كه در هفتهي هشتم به 30 دقيقه با 80 درصد ضربان قلب بيشينه رسيد. گروههاي مصرف گردو روزانه 25 تا 27 گرم گردو را بهعنوان بخشي از اسيدهاي چرب PUFA در رژيم غذايي، جايگزين يك سوم كل چربي رژيم غذايي كردند. 24 ساعت قبل از اولين جلسه و 48 ساعت بعد از آخرين جلسه پروتكل تحقيق، از همه آزمودنيها نمونهي خوني اخذ شد. از آزمون آماري تحليل واريانس آميخته بين-درون آزمودنيها استفاده شد. سطح معناداري P <0.05 در نظر گرفته شد.
يافتهها: در گروههاي تمرين مقادير وزن، نمايهي تودهي بدن ، گلوكز، انسولين و مقاومت به انسولين بهطور معناداري كاهش يافته و حداكثر اكسيژن مصرفي و نسفاتين-1 افزايش معناداري يافت (P <0.05).
نتيجهگيري: تمرين هوازي با اين شدت و مقدار ميتواند بهعنوان درمان كمكي زنان ديابتي نوع دو توصيه شود. مصرف گردو با اين مقدار بر سطح گلوكز خون، شاخص مقاومت به انسولين و نسفاتين-1 زنان ديابتي نوع دو تأثير معناداري نداشت. پيشنهاد مي شود براي بهرهبرداري مؤثر، گردو با دوز بالاتري مصرف شود.
چكيده لاتين :
Background: Nesfatin-1 is an adipokine that released by adipose tissue and participated in the regulation of
insulin activity and glucose metabolism. The aim of this research is the investigation the effect of aerobic
training and walnut consumption on nesfatin-1 and insulin resistance index of women Type 2 diabetes.
Methods: 40 women aged 40 to 50 years old with type 2 diabetes after homogenization based on Bruce test
were selected through targeted sampling and they were randomly assigned to four groups of training, walnut,
training + walnut and control (each group was 10). The 8-week aerobic training was three sessions per week
for 16 minutes with 65% of maximal heart rate in the first week, while in the eighth week it reached 30 minutes
with 80% of maximal heart rate. The walnut groups each day replaced 25 to 27 grams of walnuts as part of a
diet rich in PUFA fatty acids, replacing one third of total dietary fat. 24 hours before the first session and 48
hours after the last session of the protocol, all subjects received blood samples. The inter-subject inter-analysis
variance analysis was used. The significance level was considered as P <0.05.
Results: In the training groups, weight, body mass index, glucose, insulin and insulin resistance decreased
significantly and the maximum oxygen consumption and nesfatin -1 increased significantly(P<0.05).
Conclusion: Aerobic training with this intensity and amount can be recommended as auxiliary treatment for
type 2 diabetic women. Walnut consumption with this value did not affect the level of blood glucose, insulin
resistance index and nesfatin-1 in type 2 diabetic women. It is recommended that high-dose walnuts be used
for effective operation.
عنوان نشريه :
ديابت و متابوليسم ايران