بررسي نقش، شدت و نوع تعديل گري صفات اخلاقي روي رابطه شخصيت و رابطه مشتري-برند به منظور خلق تعهدعاطفي در صنعت بانكداري

امروزه بانك ها بايد براي حفظ و نگهداري و ايجاد يك رابطه بلند مدت با مشتريان خود همت بيشتري نمايند. زيرا شواهد نشان مي دهند كه مشتريان راضي نيز ممكن است كسب وكار را رها نموده و به كسب وكار رقيب بپيوندند. علت اين امر مي تواند عدم توجه كسب وكارها به خواسته هاي ارزش‌محور و برگرفته شده از ويژگي هاي شخصيتي آن ها باشد. لذا، پژوهش داراي دو هدف مي باشد: يكي، بررسي رابطه شخصيت برند و رابطه مشتريبرند و خلق تعهدعاطفي در مشتريان؛ دومي، بررسي نقش، شدت و نوع متغير تعديل گري صفات اخلاقي روي رابطه بين شخصيت ومتغير رابطه مشتريبرند. جامعه آماري پژوهش شامل كليه مشتريان بانك ملت در محدوده شهر گرگان مي باشد. در نمونه‌گيري، موفق به جمع آوري 389 پرسشنامه شده و داده هاي آن ها مبناي كار قرارگرفتند. به منظور تحليل داده هاي پرسشنامه و آزمون فرضيه ها، از آزمون هاي توصيفي، آزمون تغيير ضريب تعيين (R^2) با استفاده از رگرسيون سلسله مراتبي و نيز معادلات ساختاري استفاده گرديد. نتايج نشان مي دهند كه علاوه بر وجود رابطه بين متغيرهاي شخصيت برند و رابطه مشتريبرند و تعهد عاطفي؛ صفات اخلاقي نقش تعديل گر داشته و از شدت معناداري برخوردار مي باشد؛ و نوع متغير تعديل گر، شبه تعديل گر است.