بررسي تأثير ابعاد محتوايي سازمان بر هوشمندي رقابتي مطالعه اي در صنايع كاشي استان يزد

امروزه هوشمندي رقابتي به عنوان يك ابزار مديريت راهبردي و يكي از سريع ترين زمينه هاي رشد كسب‌و‌كار به شمار مي رود كه مي تواند براي سازمان مزيت رقابتي ايجاد نمايد. به همين دليل در طي سال هاي اخير هوشمندي رقابتي به يكي از موضوعات مطرح در حوزه مديريت تبديل شده است. از اين‌رو اين پژوهش نيز به بررسي تأثير هر يك از ابعاد محتوايي سازمان (اندازه، راهبرد، محيط، فرهنگ و فناوري) بر هوشمندي رقابتي پرداخته است. جامعه مورد بررسي در اين پژوهش مديران 31 شركت كاشي استان يزد هستند كه از اين ميان 72 نفر به روش نمونه گيري تصادفي انتخاب شدند. جهت جمع آوري داده ها نيز از چهار پرسشنامه مجزا استفاده شده است. همچنين به منظور بررسي روايي ابزار اندازه گيري از روايي محتوا و براي بررسي پايايي از ضريب آلفاي كرونباخ بهره گرفته شده است. نوع اين پژوهش از حيث هدف كاربردي، از حيث شيوه جمع آوري داده ها پيمايشي و از حيث روش توصيفي همبستگي مي باشد. نتايج حاصل از اين پژوهش حاكي از آن است كه جامعه ي مورد بررسي از سطح مطلوبي از هوشمندي رقابتي برخوردار نيست و از سوي ديگر هر يك از ابعاد محتوايي سازمان مي‌توانند به گونه اي بر ميزان به كارگيري هوشمندي رقابتي در شركت هاي كاشي استان يزد تأثيرگذار باشند.