الگوي عوامل موثر بر نگرش و قصدخريد مصرف كنندگان نسبت به محصولات وارداتي

تغييرات تا حدودي شديد اقتصادي از جمله افزايش نرخ ارز و تحريم هاي بين‌المللي عليه كشور ايران، لزوم توجه ويژه به امر واردات محصولات خارجي را ضروري ساخته است. پژوهش حاضر با هدف ترغيب مصرف كنندگان به عدم خريد محصولات وارداتي، سعي دارد عوامل موثر بر نگرش به محصولات وارداتي و درپي آن، قصد خريد اين محصولات را شناسايي نموده و با ارائه الگويي جامع و بديع، آن را مورد آزمون قرار دهد. اين پژوهش از نوع توصيفي پيمايشي است و با نمونه‌گيري خوشه‌اي و در دسترس، 393 نفر از مشتريان پوشاك وارداتي از كشورهاي اروپايي در شهر تهران جهت مطالعه در نظر گرفته شدند. جهت تجزيه‌وتحليل داده ها نيز از مدل سازي معادلات ساختاري (SEM)، تحليل واريانس يك طرفه (ANOVA) و آزمون T با دو نمونه مستقل استفاده شد. نتايج حاكي از تاثير مثبت تصوير كشور مبدا و نياز به تمايز و همچنين تاثير منفي ميهن پرستي بر نگرش به محصولات وارداتي بود. اما تاثير نژادگرايي بر نگرش به محصولات وارداتي معنادار نبود. همچنين علاوه بر اين كه نگرش به محصولات وارداتي تاثير مستقيم، مثبت و معناداري بر قصد خريد محصولات وارداتي داشت، متغيرهاي كيفيت ادراكي و ارزش احساسي نيز به عنوان متغيرهاي ميانجي اين رابطه شناخته شدند.