شماره ركورد :
1105192
عنوان مقاله :
اثر شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي بر علائم بهبودي ناتواني جسماني و بهزيستي رواني در بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس
پديد آورندگان :
نويدي مقدم ، مسعود دانشگاه پيام نور - مركز تحصيلات تكميلي , صفارنيا ، مجيد دانشگاه پيام نور - گروه روانشناسي , علي پور ، احمد دانشگاه پيام نور - گروه روانشناسي
تعداد صفحه :
11
از صفحه :
462
تا صفحه :
472
كليدواژه :
شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي , ناتواني جسماني , بهزيستي رواني , مولتيپل اسكلروزيس
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: بيماري مولتيپل اسكلروزيس يك بيماري مزمن پيشرونده است كه عملكرد حسيحركتي را تحت تأثير قرار مي دهد و ناتواني جسماني ناشي از آن منجر به اختلال در سلامت رواني افراد نيز مي گردد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعيين اثربخشي شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي بر علائم بهبودي ناتواني جسماني و بهزيستي رواني در بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس انجام شد.روش و مواد: اين مطالعه به صورت نيمه تجربي با طرح پيش آزمونپس آزمون در سه مرحله و با دو گروه آزمايش و گواه انجام شد. جامعه آماري، بيماران عضو جامعه مولتيپل اسكلروزيس شهر تهران بودند كه از بين آن‌ها، 60 نفر به روش نمونه‌گيري در دسترس انتخاب و به‌طور تصادفي در دو گروه آزمايش وگواه قرار گرفتند. گروه آزمايش درمان شناختي مبتني بر ذهن آگاهي به مدت 8 جلسه 90 دقيقه‌اي دريافت كردند ولي گروه گواه مداخله اي دريافت نكردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه هاي ناتواني جسماني Vickreyو بهزيستي رواني Ryff جمع آوري شدند و با استفاده از نرم افزار آماري SPSS19 و آزمون هاي تحليل كوواريانس تجزيه و تحليل شدند.يافته ها: از شركت كنندگان در مطالعه 27 (45%) مرد و 33 (55%) زن بودند. ميانگين (انحراف معيار) نمره ناتواني جسماني در گروه آزمايش از (0.5) 3.9 قبل از مداخله به (1.3) 2.8 بعد از مداخله و (1.4) 3.0 در دوره پيگيري كاهش يافت (0.001=P). ولي تغييرات در گروه گواه معني دار نبود. ميانگين (انحراف معيار) نمره كل بهزيستي روانشناختي در گروه آزمايش از (7.7) 45.5 قبل از مداخله به (6.4) 65.9 بعد از مداخله و (4.5) 67.7 در دوره پيگيري افزايش يافت (0.002=P). ميانگين (انحراف معيار) نمره مؤلفه هاي بهزيستي رواني در گروه آزمايش شامل استقلال از (2.3) 9.9 قبل از مداخله به (2.5) 12.6 بعد از مداخله و (2.6) 12.7 در دوره پيگيري (0.02=P)، نمره تسلط بر محيط از (1.5) 7.7 قبل از مداخله به (1)9.7 بعد از مداخله و (1)9.7 در دوره پيگيري (0.03=P)، نمره رشد شخصي از (2.1) 6.8 قبل از مداخله به (2.6) 8.5 بعد از مداخله و (2.5) 8.7در دوره پيگيري (0.04=P)، ارتباط مثبت با ديگران از (2.5) 7.6 قبل از مداخله به (2.1) 10.1 بعد از مداخله و (2.4) 10.8 در دوره پيگيري (0.04=P)، هدفمندي در زندگي از (2.7) 6.8 قبل از مداخله به (2)11.7 بعد از مداخله و (2.6) 12.1 در دوره پيگيري (0.01=P)،و پذيرش از (2.2) 6.9 قبل از مداخله به (3.6) 13.3 بعد از مداخله و (3.1) 13.7 در دوره پيگيري (0.004=P) افزايش يافتند. تغييرات نمرات مؤلفه هاي بهزيستي رواني در گروه گواه معني دار نبود.نتيجه گيري: مطالعه نشان دادكه شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي موجب بهبود ناتواني جسماني و بهزيستي رواني، در بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروز شد.
عنوان نشريه :
سلامت اجتماعي
لينک به اين مدرک :
بازگشت