عنوان مقاله :
توليد و بازتوليد فضا در چرخۀ دوم انباشت سرمايه؛نقدي بر زندگي روزمره در فضاي زيسته
پديد آورندگان :
آقايي ، پرويز دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكدۀ علوم زمين , توكلي نيا ، جميله دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكدۀ علوم زمين , كلانتري ، محسن دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكدۀ علوم زمين , فني ، زهره دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكدۀ علوم زمين
كليدواژه :
توليد فضا , ديالكتيك هگل و ماركس , تريالكتيك لوفور , چرخۀ دوم انباشت سرمايه , زندگي روزمره
چكيده فارسي :
بيان مسئله: فضاي لوفوري با فاصلهگرفتن از (و گاه دربرگرفتن) فضاي لايتناهي رياضيدانان و فضاي ذهني فيلسوفان وارد حوزۀ اجتماعي ميشود. اين فضا بهزعم لوفور هم توليد و هم مصرف ميگردد و بهتعبيري، نوعي كالاي توليدي و در عين حال محصول مصرفي بهشمار ميرود. برهمنشست توليد مادي، توليد ايدئولوژي و توليد معنا در يك مكان و در يك زمان بهعنوان عناصر اصلي توليد فضاي اجتماعي شناخته ميشود كه طي يك فرايند تريالكتيكي (و نه ديالكتيكي) بازتوليد ميشود. درهمتنيدگي نظريۀ لوفور، با مدار ثانويۀ انباشت سرمايه، كه هاروي آن را مطرح كرد، تأثير شگرفي بر انضماميساختن كاركرد سرمايهداري دارد. فرايند توليد و بازتوليد فضا در چرخۀ دوم انباشت سرمايه حامل فراوردههايي است كه اغلب متفكرين چپگرا آن را به شيوههاي ارتجاعي تمدن نسبت ميدهند. آنچه اهميت فزايندهتري نسبت به فراوردههاي فضاي سرمايهدارانه دارد تحليل فرايند توليد و بازتوليد فضا در چرخۀ دوم است كه در اين زمينه، هاروي، بهعنوان شارح اصلي نظريات لوفور، پيشگام است. برهمنشست و تحليل نظريات لوفور و هاروي در نقد زندگي روزمره و چگونگي گريز از فضاي سرمايه و چرخۀ تريالكتيكي از اصليترين مسائل اين پژوهش بهشمار ميرود. اهداف پژوهش: نقد زندگي روزمره در فضاي زيسته كه آكنده از تسلط سرمايه بر آن است از اهداف اصلي اين پژوهش بهشمار ميرود كه فرايندهاي توليد فضا و سپس فراوردههاي آن در اين پژوهش با استناد به دستگاه فكري لوفور و هاروي و اشتراكات نظري آنان به تحليل كشيده ميشود. روش پژوهش: اين پژوهش داراي روش توصيفيتحليلي و، از لحاظ هدف، بنيادي ميباشد. مسئلۀ اصلي با استفاده از منابع مرجع و اصيل به واكاوي گذاشته ميشود تا در نهايت، نقد زندگي روزمره در فضاي زيسته صورت گيرد. نتيجهگيري: نتايج حاصل از اين پژوهش كه بر اساس اين فرضيه بنا نهاده شده است: «زندگي روزمرۀ شهروندان در فضاي زيسته يا چرخۀ دوم انباشت سرمايه، حامل ابژگي و انفعال و مصرفگرايي آنان است»، نشان ميدهد كه فضاي سرمايهدارانه با پيشران فرايند تريالكتيكي بهسوي بنانهادن شهروند منفعل (مصرفگرا) و پايهگذاري سوژه و ابژه در حركت است كه تأثيرات آن، علاوه بر فضاي شهر، بر فضاي زندگي حاكم است.