عنوان مقاله :
بازتاب آركيتايپهاي مادينه در معماري تاريخي ايران براساس آراي يونگ؛ رمزمادينگي در طرحوارههاي ماندالاوار معماري تاريخي ايران
پديد آورندگان :
هروي ، حسنيه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكدۀ معماري و شهرسازي - گروه معماري , فلامكي ، محمد منصور دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكدۀ معماري و شهرسازي , طاهايي ، عطاالله دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكدۀ معماري و شهرسازي
كليدواژه :
معماري تاريخي ايران , ماندالا , آركيتايپهاي مادينه , يونگ
چكيده فارسي :
بيان مسئله: باور به ذات مادينۀ هستي و تقدم آيين نيايشي ايزدبانوان در غالب تمدنها پذيرفته شده است. طبق آراي يونگ اين باور در قالب آركيتايپهاي مادينه (آنيما و مادر)، كه عامل مؤثر درخلاقيت هنري است، در ناخودآگاه جمعي بشر نهادينه شده و بهصورت رمزهاي مادينه در آثار هنري مختلف تبلور مييابد. معماري آميخته با خلاقيت و مظهري براي ارزشها و باورهايي است كه گاه در قالب رمزي بروز مييابند و بنابر آراي يونگ نميتواند از تأثير ناخودآگاه جمعي عاري باشد. واكاوي اين تأثير ميتواند به شناخت جامعتر از ميراث برجايماندۀ معماري و عوامل مؤثر درآن بينجامد. مسئلۀ اين پژوهش چگونگي تأثيرپذيري معماري تاريخي ايران از ناخودآگاه جمعي با تأكيد بر رمزهاي مادينه است. براي پيگيري اين رمزها بررسي تمام مقياسهاي معماري از طرحواره تا تزئينات ضروري است. اين مقاله بر طرحوارهها متمركز شده و از اين رو تنها رمزهاي هندسي را مد نظر خواهد داشت. هدف پژوهش: در اين پژوهش نگارندگان در پي پاسخ اين پرسشاند كه تأثير ناخودآگاه جمعي در معماري تاريخي ايران چگونه قابل تبيين است و آركيتايپهاي مادينه در اين آثار چگونه بازتاب يافتهاند. روش تحقيق: اين مقاله پژوهشي بنيادي است و با برخورداري از ويژگيهاي كيفي با اتكا بر منابع كتابخانهاي و اسنادي و از طريق تحليل محتوا و استنتاج منطقي متكي بر قياس به بررسي آثار معماري تاريخي ايران و خوانش آنها براساس نظريۀ يونگ ميپردازد. نتايج: نتايج نشان ميدهد كه معماري تاريخي ايران آركيتايپهاي مادينه را در مقياسهاي مختلف، از طرحواره تا تزئينات، بروز ميدهد. الگوهاي هندسي پايدار در طرحوارهها غالباً در تعريف و شكل ماندالا قابل جمعاند كه بنابر اسناد حاوي رمز مادينگي است و استمرار و دوام آنها، فارغ از مرزهاي زمان و مكان، متكي بر ارزشهاي پايدار ناخودآگاه جمعي است.