تخمين انرژي قابل سوخت و ساز ظاهري گندم و ذرت در طيور گوشتي با استفاده از روش شبكه عصبي مصنوعي بر اساس تركيبات مواد مغذي و اسيد هاي آمينه ضروري

اين تحقيق به منظور بررسي عملكرد سه مدل شبكه عصبي رگرسيون عمومي، تابع پايه شعاعي وشبكه عصبي پرسپترون سه لايه دربرآورد اپانرژي قابل سوخت وساز ظاهري 15 واريته گندم و ذرت بااستفاده از تركيب مواد مغذي موجود در آنان انجام گرديد. متغيرهاي ورودي شامل ميزان انرژي خام، پروتئين خام، چربي خام، فيبر خام، فسفر، خاكستر وهمچنين الگوي اسيدهاي آمينه ضروري (متيونين، سيستئين، متيونين+ سيستئين، لوسين، ايزولوسين، فنيل آلانين، تريپتوفان، والين، آرژنين، لايزين، هيستيدين و ترئونين)، و متغير خروجي شامل انرژي قابل سوخت وساز ظاهري گندم وذرت بود. نتايج نشان داد كه براي برآورد انرژي قابل سوخت وساز ظاهري گندم و ذرت، با استفاده ازشبكه عصبي پرسپترون سه لايه ضريب تبيين (R2) به مراتب بالاتر از دو شبكه ديگر بود و ذرت با ورودي انرژي خام (0.97=R2) و گندم با ورودي پروتئين خام (0.89=R2) بهترين برآورد را داشتند. در مورد گندم، درهمه ورودي ها به جز ورودي اسيد هاي آمينه، تابع پايه شعاعي برآورد بهتري از شبكه عصبي رگرسيون عمومي داشت. درمورد ذرت، شبكه عصبي رگرسيون عمومي به جز ورودي انرژي خام، برآورد پايين تري از دو شبكه ديگر داشت و تابع پايه شعاعي تنها با ورودي انرژي خام ضعيف عمل كرد. بطوركلي بر اساس نتايج اين تحقيق توصيه مي شود كه شبكه عصبي مصنوعي رامي توان به عنوان ابزاري باكارايي بيشتر نسبت به رگرسيون خطي براي مدل سازي، پيش بيني وبرآورد انرژي قابل سوخت وساز مواد خوراكي طيور به كار برد