مقايسه ضرايب اقتصادي و اهميت نسبي برخي صفات در گوسفند لري بختياري حاصل از گرايش هاي مختلف

در اين مطالعه پارامترهاي توليدي، توليد مثلي، مديريتي و اقتصادي حاصل از ركوردگيري تعداد 4 گله با 600 راس ميش مولد در طول يك چرخه توليد سالانه در سيستم روستائي به منظور تعيين اهداف اصلاحي و ضرايب اقتصادي مطلق و نسبي با استفاده از گرايش‌هاي مختلف براي گوسفندان نژاد لري بختياري مورد استفاده قرار گرفت. براي محاسبه ضرايب اقتصادي صفات، سطح هر صفت به اندازه يك واحد افزايش داده شد، در حالي كه ساير صفات در حد ميانگين نگه داشته شدند و اختلاف سود حاصل با حالت پايه (حداكثر سود،)، نسبت درآمد به هزينه (گرايش حداكثر بازدهي، ) و نسبت هزينه به درآمد (گرايش حداقل هزينه، ) به عنوان ضرايب اقتصادي صفت مورد نظر استخراج شد. با ضرب ضريب اقتصادي هر صفت حاصل از گرايش هاي سه گانه در انحراف استاندارد ژنتيكي صفت مورد نظر، وزن اقتصادي و سپس اهميت نسبي هر صفت محاسبه شد. نتايج نشان داد كه سود سالانه به ازاي هر راس ميش معادل 667023 ريال،  نسبت درآمد به هزينه 1.16 و نسبت هزينه به درآمد نيز برابر با 0.86 بودند. اهداف اصلاحي در گوسفند نژاد لري بختياري پرورش يافته تحت سيستم روستائي، به ترتيب اهميت نسبي شامل صفات توليد مثلي (تعداد بره متولد شده در هر زايمان ميش، ميزان آبستني، تعداد دفعات زايمان در هر سال) صفات ماندگاري (زنده ماني در بره تا حين فروش ميش)، صفات رشد (وزن بره در حين فروش، وزن جايگزين و وزن ميش) و صفت بيده پشم سالانه مي‌باشند. ضرايب اقتصادي صفات متناظر حاصل از گرايش‌هاي سه گانه از حيث مقدار متفاوت و از نظر علامت نتايج  و يكسان و برعكس بودند. مجموع اهميت نسبي حاصل از براي صفات توليد مثلي، ماندگاري، رشد و پشم به ترتيب 57.09، 23.39، 19.32 و 0.19 درصد؛ از  به ترتيب 55.54، 22.98، 21.29 و 0.19 درصد و از  به ترتيب 55.05، 23.06، 21.69 و 0.19 درصد برآورد شدند. بنابراين، اهميت نسبي حاصل شده از گرايش هاي سه گانه براي صفات مختلف، تقريباً يكسان بوده و در صورتي كه بجاي ضرايب مطلق از اهميت نسبي استفاده گردد، مي توان از نتايج حاصل شده از هر كدام از گرايش هاي سه گانه استفاده نمود.