عنوان مقاله :
بررسي چند حكايت از گلستان بر اساس نظريۀ زماني ژنت
پديد آورندگان :
اسداللهي ، خدابخش دانشگاه محقق اردبيلي , شاه محمدي ، فرناز دانشگاه محقق اردبيلي
كليدواژه :
سعدي , گلستان , ژنت , زمان , روايت , نظم و ترتيب , تداوم , بسامد
چكيده فارسي :
پژوهش پيش رو، به منظور بررسي نظريۀ «زمان روايي» ژنت و با رويكرد ارزيابي اين نظريه در تعامل با حكايتهاي گلستان، به بازخواني حكايتهايي چند از آن پرداخته است. پيرامون مؤلفههاي زمان رواييِ ژنت در گلستان، ناگزير هستيم تا نظم گاهشمارانۀ طبيعي و منطقي را مجزا كرده و در بحث نظم و ترتيب زماني، اين دو را به طور جدا از هم بررسي كنيم. نيز پيرفتهاي متفاوتي كه در هر روايت پيش رو داشتيم، ما را بر آن داشت تا از تعريف روايت مادر و روايت خُرد بهره بگيريم. رخداد برونروايي و رخداد درونروايي، تعاريف ديگري هستند كه ميتواند در تبيين تفاوت زمان و سرعت داستان و روايت به كار گرفته شود. در بررسي بسامد به عنوان يكي از مؤلفههاي نظريه ياد شده، بسامد شباهت كه پيش از اين در مقالهاي تحت عنوان «زمان و روايت» به كار رفته است، در تبيين بهتر بسامدهاي روايي راهگشا گرديد. اين پژوهش، به روش توصيفي ـ تحليلي انجام گرفته است كه در آن، آغاز بحث با نظرداشت به نظريههاي مطرح پيرامون «زمان و هستي»، مانند نظريههاي هوسرل، شوتز و هايدگر بوده است. بر اين اساس ميتوان گفت: سخن سعدي ـ در گلستان ـ به دليل برخورداري از ايجازهاي پرداخته و سنجيده، بارها در برابر نظريۀ ياد شده كاملتر جلوه ميكند. از اين رهيافت، راوي در گلستان، ما را با مقولههاي جديدي نظير: روايت مادر، روايت خُرد، رخداد برون روايي، رخداد درون روايي، بسامد شباهت، دنياي راوي، پسماند روايي و داستان برقآسا (شيوۀ نويني از داستاننويسي معاصر) روبرو ميكند.