عوامل مؤثر بر رضايت كلي با نقش ميانجي ارزش ويژه برند مقصد گردشگري مورد مطالعه: گردشگران بازديدكننده از كاخ گلستان در تهران

با رشد صنعت گردشگري، اهميت سنجش رضايت گردشگران، به‌مثابه ابزاري براي رشد و ايجاد مزيت رقابتي، مورد توجه قرار گرفته ‌است. يكي از مهمترين موضوعاتي كه در مديريت سازمان‌هاي گردشگري و بخش‌هاي مرتبط با اين صنعت پذيرفته شده، رضايت گردشگران است.پژوهش حاضر از حيث هدف كاربردي و از حيث روش انجام توصيفي ـ همبستگي است. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از آمار توصيفي، جهت تحليل ويژگي‌هاي جمعيت‌شناختي و همچنين محاسبه فراواني‌ها، ميانگين و انحراف استاندارد استفاده شد؛ به‌منظور تحليل استنباطي داده‌ها از ضريب آلفاي كرونباخ، براي تعيين ثبات دروني ابزار از آزمون KMO و كرويت بارتلت جهت مناسب بودن حجم نمونه و درست بودن تفكيك عامل‌ها و براي تعيين ارتباط علّي بين متغيرها از روش مدل معادلات ساختاري (SEM) استفاده شد. يافته‌هاي پژوهش ميزان تأثير هركدام از متغيرهاي مستقل پژوهش را در پيش‌بيني رفتار متغيرهاي وابسته نشان مي‌دهد. نتايج اين پژوهش، به فهم بهتري از عوامل مؤثر بر رضايت گردشگراني كه از يك مقصد گردشگري ديدن مي‌كنند و اندازه‌گيري آن ازطريق اين سازه كمك مي‌كند. نتايج نشان مي‌دهد كه باتوجه‌‌به اينكه گردشگران آشنا به مقاصد گردشگري، در تجارب قبلي خود در مقصد با كيفيت آن آشنا هستند و تصوير ذهني دقيق‌تري نسبت‌به گردشگران ناآشنا به مقصد دارند، لذا منطقي است كه بپنداريم اين گردشگران انتظارات خود را، با آنچه از خدمات دريافت مي‌كنند، بهتر ميي‌توانند تطبيق دهند و ارزش مقصد براي اين گروه از گردشگران متفاوت با مقاصد گردشگري ديگر خواهد بود؛ و جلب رضايت گردشگر، با آگاهي از مقصد و دريافت خدمات موردانتظار از مقصد، تسهيل خواهد شد.