عنوان مقاله :
مطالعه شيوع و شناسايي خصوصيات مولكولي لينگواتولا سراتا در گوسفند و بز كشتارشده در كشتار گاه يزد
پديد آورندگان :
اسلامي ، گيلدا دانشگاه علوم پزشكي شهيد صدوقي يزد - مركز تحقيقات سلامت و ايمني غذا , خلعتبري ليماكي ، سپيده دانشگاه علوم پزشكي شهيد صدوقي يزد - دانشكده بهداشت - گروه بهداشت و ايمني مواد غذايي , عريان ، احمد دانشگاه شيراز - دانشكده دامپزشكي - گروه پاتوبيولوژي , ظهور تبار ، امين دانشگاه علوم پزشكي شهيد صدوقي يزد - دانشكده بهداشت - گروه بهداشت و ايمني مواد غذايي , اميري ، آسيه دانشگاه علوم پزشكي شهيد صدوقي يزد - دانشكده بهداشت - گروه بهداشت و ايمني مواد غذايي , حاجي محمدي ، بهادر دانشگاه علوم پزشكي شهيد صدوقي يزد - مركز تحقيقات سلامت و ايمني غذا
كليدواژه :
لينگواتولا سراتا , حيوانات اهلي , خصوصيت مولكولي , ايران
چكيده فارسي :
زمينه مطالعه: لينگواتولا سراتا انگلي زئونوز بوده كه عامل ايجادكننده سندروم هالزون در انسان است. عفونت انسان درنتيجه مصرف احشاي دامي خام و يا نيم پخته رخ ميدهد. هدف: هدف اصلي از اين مطالعه بررسي شيوع و شناسايي خصوصيت مولكولي لينگواتولا سراتا در گوسفندان و بزان كشتارگاه يزد بود.روش كار: به منظور تعيين شيوع و شدت آلودگي لينگواتولا سراتا، گره هاي لنفاوي ۲۰۰ رأس گوسفند و ۲۰۰ رأس بز كشتار شده در كشتارگاه صنعتي شهر يزد مورد آزمون قرار گرفت. استخراج DNA با استفاده از كيت هاي تجاري استخراج DNA و براساس روش پيشنهادي در كيت انجام شد. به منظور بررسي ژنتيكي، ناحيه اي از ژن هدف 18srRNA با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي طراحي شده با نرم افزار Primer3 تكثير شد. محصول تكثير شده جهت تعيين توالي ارسال شد و توالي به دست آمده با استفاده از نرم افزار BLAST مورد ارزيابي قرار گرفت. دادههاي جمعآوريشده با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 16 و با استفاده آزمونهاي 2χ و همبستگي پيرسون در سطح معناداري 01/0 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.نتايج: در تحقيق حاضر شيوع آلودگي در بز و گوسفندان كشتار شده به ترتيب 5/25% و 5/۲۲% بود. اختلاف معناداري از نظر آماري بين شيوع آلودگي در سنين مختلف و همچنين جنس نر و ماده در ۲ گروه (بز و گوسفند) مشاهده نگرديد. نتايج حاصل از تعيين توالي، اختصاصي عمل نمودن پرايمر ها و نيز انگل مورد نظر را تائيد نمود. نتيجه گيري نهايي: اين پژوهش اولين گزارش تشخيص مولكولي لينگواتولا سراتا در ايران بود. همچنين با توجه به شيوع قابل توجه آلودگي در دامهاي منطقه و عدم آگاهي و عملكرد بهداشتي مناسب افراد در مصرف احشاء دامي احتمال آلوده شدن افراد به انگل لينگواتولا سراتا وجود دارد. لذا در اين راستا بهكارگيري روشهاي تشخيصي مناسب و قابلاعتماد جهت تشخيص عفونت در كشتارگاهها و همچنين آموزش به افراد جامعه در زمينه مصرف صحيح احشاء دامي گامي مؤثر در جهت پيشگيري از ابتلاء به اين بيماري مي باشد.
عنوان نشريه :
مجله تحقيقات دامپزشكي