عنوان مقاله :
بازتاب زبان هنري نهج البلاغه در ترجمۀ سيد جعفر شهيدي
پديد آورندگان :
يوسفي ، محمدرضا دانشگاه قم , ابراهيمي شهرآباد ، رقيه دانشگاه فرهنگيان حضرت معصومه قم
كليدواژه :
نهج البلاغه , سيد جعفر شهيدي , ترجمه , بلاغت , آرايه ها
چكيده فارسي :
مجموعۀ خطبه ها، نامه ها و حكمت هاي اميرالمؤمنين(ع) كه جمع كننده اش شريف رضي(ره)، به حق نهج البلاغه اش ناميده است، بلاغت مجسم و فصاحت محقق است. زيرا به دور از ايجاز مخل و اطناب ممل، معيار تمام عيار زيبايي و الگوي كامل روشني است به گونه اي كه از دير زمان تا عصر ما موافقان و مخالفان بر آن صحه گذاشته اند. در بين عامه از عبدالحميد كاتب تا شيخ محمد عبده و در بين خاصه از سيدرضي تا سيد جعفر شهيدي همه شيفتۀ بلاغت و شيوايي آن شده اند. كلام حضرت امير(ع) چنان آراسته به انواع آرايه هاي لفظي و معنوي و بديعي است و پيراسته از حشو و اضافات بشري، كه الحق لقب اخ القرآن گرفته است. از قديم الايام كه سخنان امير يكّه تاز عرصۀ سخنوري، علي(ع)، به فارسي برگردانده شد، يكي از بزرگترين غبن ها و خسارات فارسي زبانان عدم انتقال فصاحت و بلاغت نهج البلاغه در ترجمۀ آن بود. استاد گرانقدر و مترجم بلند مرتبه مرحوم دكتر سيد جعفر شهيدي(ره) به اين آرزوي ديرينه جامۀ عمل پوشاند. استاد شهيدي با تكيه بر ظرافت ها و آرايه هاي كلام عربي و با تسلط بر دقايق و ظرايف سخن فارسي به خوبي از عهدۀ اين مهم برآمد. ترجمۀ نهج البلاغۀ او، نخستين و تنها ترجمه اي است كه نشان دهندۀ بخشي از زيبايي هاي سحر قرين و آرايه هاي شعر آفرين امام علي(ع) است. در اين مقاله با تكيه بر خطبۀ اول، نامۀ اول و حكمت اول نهج البلاغه، بازتاب شيوايي و روايي و آراستگي و پيراستگي كلام مولا علي(ع) در ترجمۀ استاد شهيدي بررسي مي شود.