عنوان مقاله :
الگوي ساختاريِ توسعۀ نظام دانش و دلالتهاي آن از منظر قرآن كريم در چارچوب مباني حكمت متعاليه
پديد آورندگان :
رمضاني حسين آباد ، حسين پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي - گروه فلسفه
كليدواژه :
توسعه , نظر , عمل , دانش , علوم , حكمت متعاليه , قرآن
چكيده فارسي :
توسعه در وجه انضماميِ خود، تابعِ بسط و تعاليِ نظر و عمل به نحو توأمان است. به همين وزان، توسعه در واقعيت اجتماعي، نسبتي متقابل با توسعۀ نظام دانش و علوم دارد. اينكه سنخ دانش و علوم چگونه و بر مبناي چه الگوي ساختاري و ارزشياي بسط يابد، متأثر از مباني معرفتي حاكم بر نگرش فردي و جمعي پديدآورندگان علوم و نيز تجارب ايشان است. اين، بدان معناست كه نحوۀ توسعۀ دانش و علوم، گرانبار از پيشفرضهايي است كه خواه ناخواه با پذيرش يك الگوي ساختاري، تسري و امتداد مييابند؛ ازاينرو هر دستگاه معرفتي بايسته است مبتني بر مبانيِ خود، الگوي توسعۀ منظومۀ دانش و علوم را شناسايي نموده، رهيافتي روششناختي نسبت به توسعۀ دانش و علوم داشته باشد. مقالۀ حاضر از منظر اين ضرورت، با استفاده از مباني حكمت متعاليه، به تأمل در الگوي ساختاريِ توسعۀ نظام دانش و علوم بر مبناي دلالتهاي آيات قرآن كريم پرداخته است. هدف اين مقاله، ترسيم يك الگوي عام طبقهبندي دانش نيست، بلكه آن است كه بتواند با شناساييِ مبادي معرفت، در نظام روابط انسان از منظر دلالت آيات قرآن كريم، نحوۀ بسط دانش و علوم را شناسايي و تبيين نمايد.