عنوان مقاله :
طراحي نظام مديريت دانش سازمانهاي بزرگ سلامت محور
پديد آورندگان :
احمدوند ، عليمحمد دانشگاه جامع امام حسين (ع) - دانشكده فني و مهندسي - گروه مهندسي صنايع , موحدي ، مسعود دانشگاه جامع امام حسين (ع) - دانشكده فني و مهندسي - گروه مهندسي صنايع , قاضيزاده فرد ، ضياءالدين دانشگاه جامع امام حسين (ع) - دانشكده فني و مهندسي - گروه مهندسي صنايع , محمدپور ، ستار دانشگاه جامع امام حسين (ع) - دانشكده فني و مهندسي - گروه مهندسي صنايع
كليدواژه :
مديريت دانش , نظام مديريت دانش , فرايندهاي مديريت دانش , سازمانهاي سلامت محور
چكيده فارسي :
مقدمه: دانش منبع ارزشمند و راهبردي و نيز مهم ترين متغير رشد همه جانبه سازمان ها و بنگاه هاي سلامت محور محسوب مي شود. امروزه، سازمان ها فقط به سرمايه و نيروي انساني محدود نمي شوند. درنتيجه سازمان ها براي بهبود و حفظ قدرت رقابتي خود به عرصه مديريت دانش گام نهاده اند. اين رقابت در سازمان هاي سلامت محور و مرتبط با سيستم هاي بهداشت و سلامت جامعه نيز وجود دارد. در سازمان ها و سيستم هاي سلامت محور يك فاصله بين مديريت دانش و عملكرد آنها وجود دارد كه مي بايست بوسيله يك مدل اين فاصله برداشته شود. اين پژوهش با هدف طراحي مدلي كه بتواند با تعيين سطوح و لايه هاي مختلف مديريت دانش نظام ارتباطي، نقش و كاركردهاي تعاملي اين لايه ها در دستيابي سازمان به اهداف خود شامل اشتراك گذاري و بكارگيري دانش انجام شد. روش كار: اين پژوهش از لحاظ هدف كاربردي است اما ازلحاظ روش تحقيق از نوع توصيفي/ پيمايشي و ازلحاظ روش گردآوري داده ها از نوع كمي مي باشد، براي گردآوري داده ها از روش نمونه گيري گروهي استفاده گرديده است و حجم نمونه جامعه آماري موردنظر برابر با 70 نفر برآورد شده است، در اين پژوهش با بررسي گسترده مباني نظري، عوامل اوليه مؤثر در مدل تنظيم گرديد، و پس از ارائه پرسشنامه اوليه تحقيق و دريافت نظرات خبرگان و اصلاح و تعديل عوامل مدل مفهومي تحقيق طراحي گرديد كه در آن دو عامل و چندين مؤلفه شناسايي و تبيين گرديدند، پس از روشن شدن عوامل، مؤلفه ها و شاخص هاي نظام مديريت دانش در سازمان هاي بزرگ، به روش ضريب معناداري و ضرايب استاندارد بار عاملي با استفاده از نرم افزار Smart PLS اقدام به تأييد فرضيه هاي تحقيق شده است و سپس مدل نهايي نظام مديريت دانش طراحي گرديد. يافته ها: اولين قسمت شامل بررسي ضرايب معناداري Z (مقادير tvalues) مربوط به هر يك از فرضيه ها بود. خروجي مدل نشان داد كه ضريب معناداري 14 مسير ميان مؤلفه هاي تعيين شده در مدل مفهومي تحقيق معني دار هستند. خروجي ضريب استانداردشده مسير ميان مؤلفه ها و عوامل بيانگر اين مطلب است مؤلفه سياست گذاري به ميزان 92% از تغييرات عامل سطوح سازماني را به طور مستقيم تعيين مي كند. نتيجه گيري: مدل ارائه شده در نظام مديريت دانش سازمان هاي بزرگ نظير سازمان هاي سلامت محور، مدلي ساده و درعين حال قابل پياده سازي است كه از آن ميتوان بعنوان يك پل در مديريت دانش و عوامل سازماني استفاده كرد.
عنوان نشريه :
پژوهش پرستاري