عنوان مقاله :
مقايسه ي مؤلفه هاي ذهن آگاهي و مزاج هاي عاطفي در افراد با افسردگي اساسي، اضطراب منتشر و افراد بهنجار
پديد آورندگان :
محمدعليزاده نميني ، اناهيتا دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي , اسمعيل زاده آخوندي ، محمد دانشگاه آزاد اسلامي واحد ابهر
كليدواژه :
ذهن آگاهي , طرح واره هاي ناسازگار اوليه , افسردگي اساسي , اضطراب منتشر
چكيده فارسي :
زمينه: ذهن آگاهي مفهومي جديد است كه در سال هاي اخير در درمان بسياري از اختلالات روانشناختي مورد توجه روانپزشكان و روانشناسان قرار گرفته است. استفاده از تكنيك هاي ذهن آگاهي مستلزم بهره گيري از اطلاعات ديگري در خصوص چگونگي عملكرد مؤلفه هاي ذهن آگاهي در هر يك از اختلالات روانشناختي است. هدف اين پژوهش مقايسه ي مؤلفه هاي ذهن آگاهي در سه گروه بيماران مبتلا به افسردگي اساسي، اضطراب منتشر و افراد بهنجار بوده است. مواد و روش ها: جامعه آماري پژوهش شامل كليه بيماران مبتلا به افسردگي اساسي و اضطراب منتشر بود كه به مركز مشاوره شهر تهران مراجعه كرده بودند. از ميان اين افراد، تعداد 30 نفر با تشخيص اختلال افسردگي اساسي و 30 نفر با تشخيص اختلال اضطراب منتشر به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. يك گروه 30 نفري از افراد بهنجار كه فاقد اختلالات افسردگي اساسي و اضطراب منتشر بودند نيز از بين كاركنان دانشگاه علوم پزشكي انتخاب شد. افراد هر سه گروه (افسرده، مضطرب و بهنجار) بر حسب متغيرهاي سن، جنسيت، فقدان بيماري هاي جسمي و عدم ابتلا به ساير بيماري هاي رواني همتاسازي شدند. ابزارهاي مورد استفاده در اين پژوهش شامل پرسشنامه افسردگي بك، پرسشنامه اضطراب اشپيلبرگر ، پرسشنامه پنج مؤلفه ذهن آگاهي و پرسشنامه ارزيابي مزاج ممفيس،پيزا، پاريس و سن ديگو بود. به منظور تجزيه و تحليل دادههاي پژوهش، در بخش آمار توصيفي از شاخص هاي ميانگين و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطي از تحليل واريانس چندمتغيره MANOVA)) و آزمون تعقيبي توكي استفاده شده است. يافته ها: نتايج نشان داد كه بين سه گروه در مؤلفه هاي ذهن آگاهي تفاوت معناداري وجود دارد. به عبارت ديگر، در مؤلفه هاي مشاهده، توصيف و عمل توأم با آگاهي ميان افراد مضطرب و بهنجار و همچنين افراد افسرده و بهنجار تفاوت معناداري وجود داشت. در مؤلفه ي عدم قضاوت ذهن آگاهي، ميان افراد افسرده و مضطرب و افراد بهنجار و مضطرب تفاوت ها معنادار بود. همچنين در مؤلفه ي عدم واكنش تفاوت ميان گروه هاي مضطرب افسرده، مضطرب بهنجار و افسرده بهنجار معنادار بود. همچنين افراد افسرده در مزاج هاي عاطفي نمرات بيشتري نسبت به افراد اضطرابي و بهنجار كسب نمودند وتفاوت اين نمرات در مقياس ادوارخويي و تحريك پذيري نسبت به افراد بهنجار معنادار بود. نتيجه گيري: در تبيين نتايج اين پژوهش مي توان اين گونه نتيجه گيري كرد كه بيماران مضطرب و افسرده نسبت به افراد بهنجار در مؤلفه هاي ذهن آگاهي عملكرد ضعيف تري دارند و نمرات مزاجهاي عاطفي انها به مراتب بالاتر از افراد بهنجار بوده است .بنابراين درمان هاي مبتني بر ذهن آگاهي مي توانند با تأكيد بر اين مؤلفه ها موجب تسهيل روند درمان و همچنين بهبود علايم اين گونه بيماران شود.
عنوان نشريه :
مجله روانشناسي و روانپزشكي شناخت