شناسايي و اولويت‌بندي سبك‌هاي تصميم‌گيري مشتريان در خريد تايرهاي راديال سواري (مورد مطالعه: مشتريان تايرهاي راديال سواري شهر تهران)

آگاهي از سبك‌هاي تصميم‌گيري مصرف‌كننده براي اثربخشي استراتژي بازاريابي عرضه‌كنندگان تاير در جهت برآورده ساختن نياز مصرف‌كنندگان و انتقال ارزش موردنظر به آن‌ها، امري حياتي محسوب مي‌شود. پژوهش حاضر با هدف شناسايي و اولويت‌بندي سبك‌هاي تصميم‌گيري خريد، با الگوگيري از مدل “سبك‌هاي تصميم‌گيري اسپرولز و كندال” در بين مشتريان تايرهاي راديال سواري شهر تهران انجام شده است. فرض اصلي در مدل اسپرولز و كندال بر اين است كه مصرف‌كنندگان در زمان اقدام به خريد، از سبك‌هاي تصميم‌گيري خاصي پيروي مي‌كنند كه در طي مطالعات اوليه خود، هشت سبك را شناسايي كردند كه اين سبك‌ها تاكنون در كشورهاي زيادي مورد آزمون قرار گرفته‌اند. در اين پژوهش تلاش شد تا با استفاده از آخرين تغييرات در طراحي پرسش‌نامه سنجش سبك‌هاي تصميم‌گيري و با بهره‌گيري از نظر خبرگان حوزه‌ي بازاريابي تاير، و تني چند از مصرف‌كنندگان، ابزار گردآوري داده (پرسش‌نامه) بومي‌سازي شود. جامعه‌ي آماري موردمطالعه، مشتريان تايرهاي راديال سواري شهر تهران بودند كه در سال 1395 اقدام به خريد كرده‌اند. با توجه به نامحدود بودن جامعه‌ي آماري، تعداد نمونه‌ي آماري بر اساس جدول مورگان 385 عدد انتخاب شده و پرسش‌نامه با استفاده از روش نمونه‌گيري تصادفي ساده توزيع شد. نتيجه‌ها نشان‌گر آن است كه سه سبك از بين هشت سبك مدل اسپرولز و كندال، و دو سبك جديد در بين خريداران تايرهاي راديال سواري در خانواده‌ي خودروهاي پرايد، پژو و سمند شناسايي شدند. هم‌چنين در اولويت‌بندي سبك‌هاي به‌دست‌آمده، سبك ايده‌آل‌خواهي اهميت بالاتري نسبت به ساير سبك‌ها را داراست.