تعيين زمان استاندارد اپراتور براي انجام عمليات ساخت تاير راديال سبز براي خودروي سواري، با درنظر گرفتن عدم قطعيت (مطالعه‌ي موردي: گروه صنعتي بارز)

يكي از مشكل‌هاي پيشِ روي سازمان‌ها و مؤسسه‌ها، تعيين تعداد نيروي انساني موردنياز است. در همين‌باره روش‌هاي زمان‌سنجي، كاربرد گسترده‌اي يافته‌اند. يكي از پركاربردترين اين روش‌ها استفاده از كرنومتر، با درنظر گرفتن ضريب عملكرد، به روش وستينگهاوس است كه در آن عنصرهاي كاري، ثبت زمان‌هاي مربوط به عنصرهاي كاري، تعداد مشاهده‌هاي لازم براي محاسبه‌ي زمان‌هاي نرمال و استاندارد و نيز ضريب‌هاي عملكرد مربوطه، مشخص و جمع‌آوري مي‌شوند. سپس با درنظر گرفتن موردهاي يادشده، اقدام به محاسبه‌ي زمان‌هاي نرمال و استاندارد مي‌شود.در اين پژوهش، هدف تعيين زمان استاندارد اپراتورِ دستگاه ساختِ گرين‌تاير راديال براي خودروهاي سواري، در گروه صنعتي بارز است. از آنجا كه زمان‌سنجي يكي از ‌موضوع‌هايي‌ست كه انسان به‌طور مستقيم و مشخص در آن نقش دارد و باتوجه به اين‌كه روش‌هاي ارائه‌شده، مانند روش وستينگهاوس، موضوع‌ها را با درنظر گرفتن قطعيت مورد بحث‌وبررسي قرار مي‌دهند، قطعيت به‌كارگرفته‌شده در اين موضوع‌ها با توجه به نتيجه‌هاي به‌دست آمده سبب بروز خطا در محاسبه‌ها و گاهي تصميم‌گيري‌هاي اشتباه، مي‌شود؛ بنابراين در اين پژوهش با بهره‌گيري از عدم قطعيت فازي، درباره‌ي ضريب‌هاي عملكرد به روش وستينگهاوس و به‌ويژه زمان مشاهده‌ها، الگوريتم و دستوركاري براي روش پيشنهادي ارائه‌شده و در نهايت با يك مثال واقعي، زمان‌هاي نرمال و استاندارد بر اساس الگوريتم پيشنهادي، محاسبه و موردبررسي قرار گرفته است. در پايان، نتيجه‌هاي به‌دست آمده از روش پيشنهادي، در مقايسه با وضعيت قطعيِ به‌كار گرفته شده در روش وستينگهاوس معمول، از قابليت ارائه‌ي دامنه‌ي تصميم‌گيري گسترده‌اي به تصميم‌گيران برخوردار است.