خوانش دو شعر از علي باباچاهي بر اساس نظريه ي طرح واره در سبك شناسي شناختي

در اين مقاله سعي بر اين است كه در ابتدا با استفاده از نظريه ي طرحواره در سبك شناسي شناختي، از يك سو بعضي از دگرگوني هاي سبكيِ شعر معاصر را از طريق نشان دادن انحرا ف ها و تغييرات طرحواره اي در شعر باباچاهي نشان دهيم و از سوي ديگر با خوانش و تحليل دو شعر از باباچاهي، گسست چند طرحواره، مورد بررسي قرار گيرد تا با در نظرداشتن چگونگيِ گسست هاي طرحواره اي و چگونگيِ خلق طرحواره هاي جديد در شعر باباچاهي، بتوانيم به بعضي از مؤلفه هاي سبكي او دست يابيم. از جمله مؤلفه هاي سبكي به دس تآمده در اين تحقيق كه به روشني مي توان از ويژگي هاي سبكي شعر باباچاهي محسوب كرد، اعوجاج ساختاري و گسست طرحواره ي ظرف و مكان است كه در نهايت به خلق طرحواره ي ريز انجاميده است. به زعم نگارندگان مقاله، سبك شناسي سنتي در تحليل و به دست دادن ويژگي هاي سبكي چنين اشعاري ناتوان است.