تاثير جهاني شدن بر تعارض قوانين از منظر اخلاق

در اين مقاله تاثير جهاني شدن بر تعارض قوانين از منظر اخلاق بررسي شده است. جهاني شدن به عنوان يك واقعيت موجود آثار متعددي را در علوم و گرايشهاي مختلف به جاي نهاده است در علم حقوق نيز جهاني شدن در مبحث تعارض قوانين در سه مقوله تاثير گذار بوده است. نخست در قواعد ماهوي ( مادي) ، جهاني شدن تاثير خود را در قالب يكسان سازي قوانين متجلي نموده است كه اين فرايند توسط سازمانهاي بين المللي ، قوانين مدل و كنوانسيونهاي بين المللي در حال تحقق مي باشد. در مقوله دوم ،يعني قواعد حل تعارض نيز، آنجا كه امكان يكسان سازي قواعد ماهوي به دلايلي وجود ندارد ، جهاني شدن با تلاش در جهت يكسان سازي قواعد حل تعارض تاثير خود را نشان داده است در اين ميان و با توجه به تأثيرات متقابل جهاني شدن و اخلاق بر يكديگر توجه به موازين اخلاقي به عنوان يكي از اشتراكات جوامع بشري تا حد زيادي مي‌تواند آثار خود را بر جاي بگذارد. در نهايت موانع اجراي قانون خارجي يعني نظم عمومي ،اخلاق حسنه و تقلب نسبت به قانون نيز متاثر از جهاني شدن محدود شده و امكان گسترش اجراي قوانين خارجي ممكن شده است.