پيش بيني ويژگي عصب روان شناختيِ اسكيزوفرني بر اساس جنبه هاي شناخت اجتماعي در يك نمونه غيرباليني

هدف مطالعه حاضر بررسي رابطه متقابل آمادگي عصب ـ روان شناختي براي اسكيزوفرني (Sc) است با تئوري ذهن و آلكسي تيميا، كه جنبه هايي از شناخت اجتماعي هستند، در يك گروه غيرباليني. اين پژوهش توصيفي از نوع طرحهاي همبستگي به شيوه پيش بين است. تعداد 200 دانشجو (100 مرد و 100 زن) از دو دانشگاه سراسري و پيام نور شهرستان بناب به روش خوشه‌اي چندمرحله اي انتخاب شدند. براي جمع آوري اطلاعات از مقياس 78 سؤالي اسكيزوفرني آزمون MMPI-2، آزمون ذهن خواني از طريق تصوير چشم (RMET)، و پرسشنامه آلكسي تيميا FTAS-20 استفاده شد. نتـايج حـاصـل از تـجزيه و تـحليل داده هـا بـا آزمـون همبستگي پيـرسون، و تـحليل رگرسيون چندگانه به روش استاندارد براي بررسي سهم تركيبيِ تئوري ذهن و آلكسي تيميا در تبـيين آمادگي عصب روان شناختي براي اسكيزوفرني، نشان داد كه از بين دو متغير فوق، تنها متـغير پيش بيـنِ مـؤثر بـر آمـادگي روان شنـاختـي بـراي اسـكيـزوفـرني، آلكسي تيميا است كه بـراي آن، ميـزان بتـا 0/58 به دست آمد. بـررسـي سـهم هـريـك از سـهزيـرمقيـاس آلكسـي تيميـا در پيـش بيـني آمـادگي روان شناختي بـراي اسكيزوفرني، نشان داد كه زيرمقياس دشواري در تشخيص احساسات با بتاي 0/05و زيرمقياس دشواري در توصيف احساسات با بتاي 0/21 سهم معناداري در پيش بيني آمادگي روان شناختي براي اسكيزوفرني دارند.