تأثير درمان عقلاني ـ عاطفي ـ رفتاري اليس بر ارتقاء سرمايۀ روان شناختي

امروزه سرمايه‌ روان شناختي به جهت آموزش پذيري و تأثير بر متغيرهاي شغلي، يكي از انواع مهم سرمايه هاي نامشهود سازماني تلقي مي شود. پژوهش حاضر، به بررسي اثربخشي مدل مداخله اي اليس بر ارتقاي سرمايۀ روان شناختيِ كارشناسان شاغل در مراكز صنعتي پرداخت. اين پژوهش از نوع نيمه تجربي با طرح پيش آزمون و پس آزمون است. جامعه‌ آماري آن مشتمل بود بر كارشناسان شاغل در شركت ايران خودرو ديزل به تعداد 650 نفر كه از بين آنها، 60 نفر به شيوه نمونه گيري تصادفي منظم انتخاب شدند و با گمارش تصادفي، در دو گروه 30 نفري جاي داده شدند. ابزار سنجش، پرسشنامه‌ سرمايه‌ روان شناختي بود. ابتدا اين پرسشنامه به صورت پيش آزمون اجرا شد و سپس گروه آزمايش در 10 جلسه‌ دو ساعته با روش عقلاني ـ عاطفـي ـ رفتاري اليس آموزش ديـدند. به منظور جمع آوري داده هاي پـس آزمون و پيگيري، هر دو گـروه در دو مـرحله‌ ديـگر، مجدداً به ايـن آزمون پـاسخ دادند. نتايج آزمون تحليل واريانس چند متغيري نشان داد كه نمره هاي مؤلفه هاي اميد، خوش بيني، خودكارآمدي، و تاب آوري در گروه آزمايش در پس آزمون و پيگيري كه تحت تأثير مداخله‌ اليس بودند، بالاتر از گروه كنترل بود. نتايج آزمون هاي تك متغيري نشان داد كه مؤلفه هاي اميد، خوش بيني، خودكارآمدي، و تاب آوري مطابق نتايج توصيفي معنادار است و نشان دهندۀ پايداري اثر مداخلۀ اليس در مرحلۀ پيگيري و افزايش اثرگذاري بر مؤلفۀ خوش بيني است. مدل مداخلاتي و روش اليس موجب ارتقاي سطح سرمايۀ روان شناختيِ كارشناسان شاغل شد.