عنوان مقاله :
تاثير تاريخ كاشت بر ريختشناسي گلچه و عملكرد ارقام برنج در خوزستان
پديد آورندگان :
گيلاني ، عبدالعلي سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان خوزستان - بخش زراعي- باغي , سيادت ، عطااله دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان , جلالي ، سامي سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان خوزستان - بخش زراعي - باغي , ليموچي ، كاوه دانشگاه آزاد اسلامي واحد دزفول - باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان
كليدواژه :
باروري , برنج , تنش گرما , دانه گرده
چكيده فارسي :
اين پژوهش با هدف بررسي اثر تاريخهاي كاشت روي صفات ريختشناسي موثر بر باروري و پوكي دانه پنج رقم رايج برنج در استان خوزستان طراحي شد. آزمايش با دو عامل تاريخ كاشت (شرايط متفاوت حرارتي) و رقم بهصورت كرتهاي يكبار خرد شده در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي و سه تكرار به مدت دو سال (1385 و 1386) در مزرعه ايستگاه تحقيقات كشاورزي استان خوزستان اجرا گرديد. سه تاريخ كاشت (2.15، 3.5 و 3.25) در كرتهاي اصلي و پنج رقم برنج شامل هويزه و حمر (متحمل به گرما)، عنبوري قرمز و چمپا (حساس) و پر محصول دانيال (نيمهمتحمل) در كرتهاي فرعي قرار داده شدند. نتايج تجزيه مركب مربوط به صفات نشان داد واكنش ارقام كاملاً وابسته به زمان كاشت ميباشد بهطوريكه اثر متقابل تاريخ كاشت و رقم در تمامي صفات در سطوح يك يا پنج درصد معنيدار بودند. بيشترين طول بساك با متوسط 2030.13 ميكرومتر، طول كلاله با متوسط 1489.98 ميكرومتر و طول خامه با متوسط 559.83 ميكرومتر بهترتيب مربوط به تاريخهاي كاشت 2.15، 2.15 و 3.25 و ارقام دانيال، حمر بود. در ضمن تاريخهاي كاشت با اندازه بساك و كلاله طويلتر تعداد دانه گرده بيشتري داشتند اما در ميان ارقام، روند كاملاً متفاوت بود و رقمهاي داراي بساك طويلتر ،كلالههاي كوتاهتري داشتند. همچنين ارقام با افزايش سطح بساك و دانه گرده بهترتيب با تعداد دانه گرده و مقدار مواد غذايي بيشتر براي هر دانه گرده توانستند مانع عقيمي و كاهش عملكرد دانه شوند. بيشترين عملكرد دانه مربوط به تاريخ كاشت مطلوب (3.5) بود كه نسبت به تاريخهاي 2.15 و 3.25 بهترتيب 62.5 و 18.1 درصد افزايش داشته است. تاريخ كاشت دوم به لحاظ دارا بودن حد مطلوبي از طول كلاله، خامه، بساك و عرض بساك توانست با دريافت و نگهداري دانه گرده بيشتر سبب افزايش باروري و عملكرد دانه شود. در ميان ارقام، رقم هويزه بر ساير ارقام برتري داشت و نسبت به دو رقم حساس به گرماي عنبوري قرمز و چمپا بهترتيب 50.9 و 36.3 درصد از عملكرد بيشتري برخوردار بود. كوتاه نمودن دوره رشد جهت فرار از تنش حرارتي بهخصوص در دوره رسيدگي از دامنه 13-10 روز نسبت به ساير ارقام از مكانيسمهاي سازگاري و تحمل آن به شرايط موجود ميباشد. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه با متمركز كردن اهداف اصلاحي بر روي كنترل طول اجزاي گلچه به جهت افزايش تماس گرده با گلچه و نهايتاً باروري به افزايش محصول در شرايط تنش اميدوار بود.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي زراعي ايران