عنوان مقاله :
مقولهبندي «فرهايزدي» و تكامل آن تحت تأثير قرآن
پديد آورندگان :
معروف ، غلامرضا دانشگاه هنر تهران - دانشكده حفاظت و مرمت , داداشي ، ايرج دانشگاه هنر تهران - دانشكده علوم نظري و مطالعات عالي هنر - گروه پژوهش هنر
كليدواژه :
فره ايزدي , فر ايراني , فر كياني , فر زرتشت , قرآن , دوره اسلامي
چكيده فارسي :
«فر»/ «فرّه»/ «خره»/ «خوره»/ «خورنه»، مفهومي اساطيري و رمزآميز در فرهنگ ايراني است كه در دوره اسلامي، متأثِّر از مفاهيم قرآن، دگرديسي مييابد و در انديشه شيخ اشراق به تكامل ميرسد. اوستا، اصيلترين منبع نوشتاريِ پيش از اسلام و شاهنامه مهمترين كتاب پس از اسلام است كه مفهوم «فر» را تبيين نموده، باوجود پژوهشهاي بسيار درباره «فر»، تاكنون مفاهيم، گونهها، ويژگيها و پيكرهگردانيهاي آن در يك ردهبندي علمي تبيين نشده است. اين پژوهش ميكوشد در خلال يك ردهبندي علمي دريابد «فرهايزدي» در دوره اسلامي، تحت تأثير مفاهيم قرآن از كدام نامهاي خداوند بيشتر اثر پذيرفته است؟ بنابراين يافتههاي تاريخي درباره «فر» را به روش كيفي، ردهبندي و تفسير ادبي ـ تاريخي ميكند؛ و براي اثبات تناظر اين مفهوم به آيات قرآن استشهاد ميكند. براي درك مفاهيم «فر» ابتدا به اصطلاحات همسنگ آن توجه شده؛ در ميان واژگان ملازم «فر»، اصطلاحات «اورنگ»، «اورند»، «بُرز» بيشتر جنبه اساطيري دارند و «وَرج»، «بَغ» و «وخش» علاوه بر بنياد اساطيري قابل انطباق با حكمت اسلامي نيز هستند. گونههاي «فر» عبارتاند از: «فرايراني»، «فرپهلواني»، «فركياني»، «فر زرتشت» و «فر موبدي». ويژگيهاي فر نشان ميدهند: «فر» موهبتي خدايي، گسترده و همهگير، برخوردار از صورتهاي مختلف، قابل افزايش و كاهش، قابل گسست و گمشدن، قابل تركيب با ديگر «فر»ها، رازآميز و اعجازآفرين، ياريرسان، ستايشبرانگيز، ضدپليدي، داراي درخشش، عامل مشروعيت حكومت، محافظ افراد و قابل انتقال است. «فرهايزدي» در پيكرهگردانيهاي اساطيري خود ميتواند به شكل نيرو، موجود زنده يا اشيا تغيير شكل دهد؛ در قالب نيرو و استعداد به شكل «زيبايي»، «خرد» و «قدرت» جلوهگر شود. در چهره موجودات زنده اعم از زن و فرزند، حيوان و گياه پديدار ميشود و ميتواند بهمثابه عنصري نمادين در قالب اشيا پديدار شود. در دوره اسلامي، «اسماءالحسني» بهويژه «فضل الهي»، «رحمت عام و خاص»، «وسعت علم الهي» و «نور» در كنار مفهوم «سكينه» كه برآمده از قرآن هستند، با حذف ويژگيهاي ناشي از نظام طبقاتي عصر ساساني، يعني ستايش فرهمندان، انتقالپذيري موروثي فر و درخشش محسوس شاهانه آن، اين مفهوم را استحاله كرده و به كمال رساندند.