ارائه الگوي ارتقاء اقتدار ملي بر پايه فرهنگ، اقتصاد و علم با تأكيد بر مديريت جهادي

زمينه و هدف: هر چند در كشور ما نيز نظريات مختلفي در ارتباط با راهبردهاي ارتقاء اقتدار ملي وجود دارد، اما در اين پژوهش با نگاه نوگرايانه تلاش شد تا فرمايش‌هاي مقام معظم رهبري در كنار نظر اساتيد و متخصصان، مبناي ارائه الگويي مؤثر در ارتقاء اقتدار ملي قرار گيرد و مديريت جهادي در ارتباط با سه مفهوم كليدي فرهنگ، اقتصاد و علم به‌عنوان اصلي‌ترين مفاهيم در دستيابي به اقتدار ملي مورد كنكاش و پايش علمي قرار گيرد. روش‌: اين پژوهش از نظر هدف، كاربردي و از نظر روش، كيفي است. جامعه مورد مطالعه آن شامل نخبگان و صاحب‌نظران در سه حوزه فرهنگي (7 نفر)، اقتصادي (7 نفر) و علمي (6 نفر) است. انتخاب مشاركت‌كنندگان به روش هدفمند بود و تا اشباع نظري ادامه يافت. روش جمع‌آوري داده‌ها ميداني و ابزار آن مصاحبه و پرسشنامه باز بود كه روايي آن به كمك اساتيد و صاحب‌نظران در هر سه حوزه تأييد شد. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از نظريه‌ داده‌بنياد استفاده شد. يافته‌ها: در تدوين الگوي مؤثر در ارتقاء اقتدار ملي از منظر مقام معظم رهبري و جامعه خبرگي، پنج عامل براي ارتقاء ابعاد اقتدار ملي در ابعاد سه‌گانه فرهنگي، علمي و اقتصادي بر مبناي مدل پارادايمي معرفي شد. اين پنج عامل شامل عوامل علي (ساختار اقتصادي، پيشرفت علمي)، عوامل زمينه اي (عدالت اقتصادي، گفتمان‌سازي انقلاب، سبك زندگي اسلامي ايراني)، عوامل واسطه اي (مديريت جهادي، ديپلماسي علمي، كارآمدي نظام ارتباطات)، عوامل راهبردي (اقتصاد درون زا، چرخه ارزش‌‌آفرين علم) و عوامل پيامدي (شكوفايي و توانمندي اقتصادي، مرجعيت علمي و فرهنگي) بودند. نتايج: شكوفايي اقتصادي در سطح كشور و رسيدن به مرجعيت فرهنگي و تمدني در سطح منطقه و جهان اسلام مي‌تواند به وحدت و يكپارچگي دولت ملت كمك كرده و درهم‌تنيدگي سياست و ديانت مي‌تواند به تحقق و بالندگي فرهنگ و تمدن‌سازي اسلامي در سطح منطقه و جهان اسلام كمك كند.