عنوان مقاله :
اثر بخشي آموزش نظريه ذهن بر اساس الگوي هال و تاگرفلاسبرگ و ايفاي نقش بر بهبود سطوح نظريه ذهن در كودكان مبتلا به اختلال طيف اوتيسم
پديد آورندگان :
ياقوتي ، فرشته دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات , قاسم زاده ، سوگند دانشگاه تهران - دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي - گروه روان شناسي و آموزش كودكان استثنائي , احمدي ، زهرا دانشگاه علامه طباطبايي - دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي
كليدواژه :
اختلال طيف اوتيسم , آموزش نظريه ذهن , سطوح نظريه ذهن
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: كودكان مبتلا به اختلال طيف اوتيسم نه تنها قادر به درك ذهن ديگران نيستند، بلكه در درك اين كه ديگران ممكن ذهن متفاوتي داشته باشند نيز داراي مشكلات اساسي هستند. هدف از اين مطالعه تعيين اثر بخشي آموزش نظريه ذهن بر ارتقاء سطوح نظريه ذهن كودكان مبتلا به اختلال اوتيسم بود. روش: اين پژوهش از نوع مطالعات تجربي با طرح پيش آزمون #8211; پس آزمون با يك گروه گواه بود. 12 نفر از كودكان مبتلا به اختلال طيف اوتيسم با دامنه سني 7 تا 10 سال با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمايش و گواه به صورت تصادفي جايدهي شدند. برنامه مداخله اي نظريه ذهن به مدت 25 جلسه به گروه آزمايش آموزش داده شد و گروه گواه اين آموزش را دريافت نكرده است. در پايان هر دو گروه در مرحله پس آزمون مورد ارزيابي قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون نظريه ذهن استيرنمن (1999) #8211; فرم 38 سوالي با هنجار ايراني بود. داده هاي به دست آمده با استفاده از تحليل كوواريانس مورد بررسي قرار گرفتند. يافته ها: نتايج تحليل داده ها نشان داد كه برنامه مداخله اي توانسته است باعث افزايش ميانگين خرده مقياس هاي نظريه ذهن در گرو ه آزمايش شود (0/001 p)، در حالي كه گروه گواه در تمام خرده مقياس هاي پس آزمون، تغيير قابل توجهي نداشتند. نتيجه گيري: يافته هاي پژوهش حاضر نشان داد كه آموزش نظريه ذهن، توانايي بازشناسي عواطف و وانمودسازي (سطح يك نظريه ذهن)، درك باور غلط اوليه (سطح دوم نظريه ذهن)، و درك باور غلط ثانويه (سطح سوم نظريه ذهن) كودكان مبتلا به اختلال اوتيسم را افزايش مي دهد. استلزام هاي نتايج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
عنوان نشريه :
فصلنامه سلامت روان كودك