شماره ركورد :
1112538
عنوان مقاله :
مقايسه سه روش زمين آمار براي پيش بيني گروه‌هاي بافتي در اراضي زراعي و باغي استان گيلان
پديد آورندگان :
ملاح ، سينا سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - موسسه تحقيقات خاك و آب , دلسوز خاكي ، بهاره سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - موسسه تحقيقات خاك و آب , دوات‌گر ، ناصر سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - موسسه تحقيقات خاك و آب , بازرگان ، كامبيز سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - موسسه تحقيقات خاك و آب , نويدي ، ناصر سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - موسسه تحقيقات خاك و آب , رضائي ، ليلا سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - موسسه تحقيقات برنج كشور - آزمايشگاه فيزيك خاك , شكوري كتيگري ، مريم سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - موسسه تحقيقات برنج كشور - آزمايشگاه شيمي خاك , شكري واحد ، حسن سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - موسسه تحقيقات برنج كشور , شيخ الاسلام ، هادي - - , شيرين فكر ، احمد سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - پژوهشكده چاي، موسسه تحقيقات علوم باغباني , كهنه ، احسان سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - پژوهشكده چاي، موسسه تحقيقات علوم باغباني
تعداد صفحه :
14
از صفحه :
213
تا صفحه :
226
كليدواژه :
كريجينگ معمولي , وزن‌دهي عكس فاصله , طبقه‌بندي پيكسل مبنا , شبكه عصبي مصنوعي , پهنه‌بندي
چكيده فارسي :
بافت خاك يك خصوصيت ايستاي خاك است و بر بيشتر ويژگي هاي فيزيكي و شيميايي خاك تأثير ميگذارد.از اين رو، تقاضا براي اطلاعات مكاني آن رو به افزايش است. كمبود اينگونه اطلاعات مي تواند منجر به اتخاذ سياست هاي غلط در مديريت و تخريب منابع زمين و آب شود. در ايران داده هاي پراكنده بسياري در مورد خاك وجود دارد كه هزينه هاي بسياري صرف توليد آن ها شده است. در صورت پهنه بندي صحيح، اين داده ها به صورت نقشه در دامنه وسيعي از كاربردها قابل استفاده هستند. در اين پژوهش، روش هاي كريجينگ معمولي، وزن دهي عكس فاصله و طبقه بندي پيكسل مبنا براي پهنه بندي ذرات معدني و گروه هاي بافت خاك (سبك، سنگين و متوسط) در 4665 نمونه خاك سطحي با مختصات جغرافيايي معين در اراضي زراعي و باغي استان گيلان كه عمدتاً در دشت هاي ساحلي و پست قرار داشتند، مقايسه گرديد و با استفاده از آماره هاي صحت سنجي ضريب تبيين (R2)، ميانگين اريب خطا (MBE)، ريشه ميانگين نرمال شده مربعات خطا (NRMSE)، ضريب كاپا (KIA) و درصد صحت طبقه بندي پيكسل ها (Pa) ارزيابي شد. نتايج نشان داد كه روش وزن دهي عكس فاصله در برآورد درصد رس (0.64=R2  و 0.22=NRMSE) و شن (0.67=R2  و 0.25=NRMSE) از صحت بالاتري برخوردار بود. اما در برآورد گروه هاي بافتي سبك، سنگين و متوسط روش طبقه بندي پيكسل مبنا بر پايه آماره هاي ضريب كاپا و صحت طبقه بندي (به ترتيب برابر 0.46 و 73%) از صحت بيشتري نسبت به ديگر روش ها برخوردار بود؛ اما اين برتري نسبت به روش كريجينگ معمولي (0.43 =KIA  و  71% =Pa) جزئي بود. در طبقه بندي پيكسل مبنا از مولفه هاي داده هاي رقومي خاك به عنوان متغير ورودي در شبكه عصبي مصنوعي براي برآورد اجزاي معدني در پيكسل هاي مجهول استفاده شد. براي تصميم گيري با قطعيت بيشتر در رابطه با كارايي طبقه بندي پيكسل مبنا در برآورد گروه هاي بافتي خاك لازم است اين روش در شرايطي با تنوع بيشتر در فيزيوگرافي نيز ارزيابي شود.
عنوان نشريه :
نشريه پژوهش هاي خاك
لينک به اين مدرک :
بازگشت